ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام
هرشب بخشی از ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را با تأمل و دقت مطالعه کنیم
ج. ملاقاتهای مسیر راه مکه تا کربلا
1. فرزدق شاعر
در «صفاح» فرزدق، فرزند غالب بن صعصعه، شاعر معروف، به ملاقات امام شتافت و عرض کرد: هر چه از خدا می خواهید، خداوند به شما عطا کند.
امام حسین علیه السلام فرمود: برای من از اوضاع مردم عراق بگو! عرض کرد: از مرد آگاهی سؤال فرمودی. دلهای مردم با شما است و شمشیرهای آنان با بنی امیه. (32) امام حسین علیه السلام به او فرمود: «ما اَشُک فِی اَنَّک صادِقٌ، النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنیا وَالدِّینُ لَعِقٌ عَلی اَلْسِنَتِهِمْ یحُوطُونُهُ ما دَرَّتْ بِهِ مَعایشَهُمْ فَاِذا اسْتَنْبِطُوا قَلَّ الدَّیانُونَ؛(33) تردیدی ندارم که تو راستگو هستی. مردم بنده دنیایند و دین تنها بر زبانشان جاری است. از آن سخن می گویند تا وقتی که معیشتشان بگذرد؛ امّا در وقت سختی دیندار [واقعی ] اندک است.»
2. عبد اللّه بن جعفر
عبد اللّه نزد عمرو بن سعید - حاکم مکه - رفت و برای امام حسین علیه السلام امان نامه گرفت و آن را به همراه نامه ای توسط برادر عمرو بن سعید به خدمت امام فرستاد. خود نیز در منزل «ذات عرق» به ملاقات امام حسین علیه السلام آمد و امان نامه را برای ایشان تقدیم کرد.
در امان نامه آمده بود که: دست از شقاق بردار! من می توانم از یزید برایت بیعت بگیرم.
امام به او نوشت: «کسی که به خدا و عمل صالح دعوت می کند، دعوتش به شقاق نیست! بهترین امان هم امان الهی است.» (34)
حضرت از مراجعت به مکه امتناع ورزیده، فرمود: «رسول خدا را در خواب دیدم که مرا فرمان داد تا به حرکت خود ادامه دهم و من چیزی را که رسول خدا فرمان داده است، انجام خواهم داد.
سپس امام حسین علیه السلام جواب نامه عمرو بن سعید را نوشت و عبد اللّه جعفر همراه یحیی بن سعید از امام جدا شدند؛ اما دو فرزند عبد اللّه، عون و محمّد ماندند و عبد اللّه به آن دو سفارش کرد تا در ملازمت امام باشند؛ ولی خود عذرخواهی نمود و بازگشت. (35)
32) قُلُوبُ الناسِ مَعَک وَسُیوفُهُمْ مَعَ بَنِی اُمَیة.
33) بُغیة الطالب، عمر بن احمد، بیروت، دار الفکر، ج 6، ص 2614؛ تأمّلی در نهضت عاشورا، ص 78؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 40؛ العقد الفرید، ج 4، ص 171.
34) تأمّلی در تهضت عاشورا، ص 76.
35) ر.ک: ابصار العین، محمّد سماوی، قم، بصیرتی، ص 39؛ الامام حسین و اصحابه، فضلعلی قزوینی، قم، باقری، ص 64؛ قصه کربلا، ص 169.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
بر گرفته از سایت عرفان
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام
هرشب بخشی از ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را با تأمل و دقت مطالعه کنیم
ج. ملاقاتهای مسیر راه مکه تا کربلا
1. فرزدق شاعر
در «صفاح» فرزدق، فرزند غالب بن صعصعه، شاعر معروف، به ملاقات امام شتافت و عرض کرد: هر چه از خدا می خواهید، خداوند به شما عطا کند.
امام حسین علیه السلام فرمود: برای من از اوضاع مردم عراق بگو! عرض کرد: از مرد آگاهی سؤال فرمودی. دلهای مردم با شما است و شمشیرهای آنان با بنی امیه. (32) امام حسین علیه السلام به او فرمود: «ما اَشُک فِی اَنَّک صادِقٌ، النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنیا وَالدِّینُ لَعِقٌ عَلی اَلْسِنَتِهِمْ یحُوطُونُهُ ما دَرَّتْ بِهِ مَعایشَهُمْ فَاِذا اسْتَنْبِطُوا قَلَّ الدَّیانُونَ؛(33) تردیدی ندارم که تو راستگو هستی. مردم بنده دنیایند و دین تنها بر زبانشان جاری است. از آن سخن می گویند تا وقتی که معیشتشان بگذرد؛ امّا در وقت سختی دیندار [واقعی ] اندک است.»
2. عبد اللّه بن جعفر
عبد اللّه نزد عمرو بن سعید - حاکم مکه - رفت و برای امام حسین علیه السلام امان نامه گرفت و آن را به همراه نامه ای توسط برادر عمرو بن سعید به خدمت امام فرستاد. خود نیز در منزل «ذات عرق» به ملاقات امام حسین علیه السلام آمد و امان نامه را برای ایشان تقدیم کرد.
در امان نامه آمده بود که: دست از شقاق بردار! من می توانم از یزید برایت بیعت بگیرم.
امام به او نوشت: «کسی که به خدا و عمل صالح دعوت می کند، دعوتش به شقاق نیست! بهترین امان هم امان الهی است.» (34)
حضرت از مراجعت به مکه امتناع ورزیده، فرمود: «رسول خدا را در خواب دیدم که مرا فرمان داد تا به حرکت خود ادامه دهم و من چیزی را که رسول خدا فرمان داده است، انجام خواهم داد.
سپس امام حسین علیه السلام جواب نامه عمرو بن سعید را نوشت و عبد اللّه جعفر همراه یحیی بن سعید از امام جدا شدند؛ اما دو فرزند عبد اللّه، عون و محمّد ماندند و عبد اللّه به آن دو سفارش کرد تا در ملازمت امام باشند؛ ولی خود عذرخواهی نمود و بازگشت. (35)
32) قُلُوبُ الناسِ مَعَک وَسُیوفُهُمْ مَعَ بَنِی اُمَیة.
33) بُغیة الطالب، عمر بن احمد، بیروت، دار الفکر، ج 6، ص 2614؛ تأمّلی در نهضت عاشورا، ص 78؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 40؛ العقد الفرید، ج 4، ص 171.
34) تأمّلی در تهضت عاشورا، ص 76.
35) ر.ک: ابصار العین، محمّد سماوی، قم، بصیرتی، ص 39؛ الامام حسین و اصحابه، فضلعلی قزوینی، قم، باقری، ص 64؛ قصه کربلا، ص 169.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
بر گرفته از سایت عرفان
۱۱.۷k
۲۹ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.