پارتکما
⭐پارت۷۴/کما⭐
تهیونگ:یبار دیگه بگی داداش نگفتیاا
آت:خب حالا یکی دو ساعت مرخصی میگیرم
تهیونگ:پس منم یکی دو ساعت مرخصی میگیرم
آت:بیا برووو تهیونگ
این وسط که با داشتیم بحث میکردیم مین سو خیلی مظلوم نشسته بود و داشت مارو میدید و متاسف سرشو تکون میداد
مین سو:آت یه لحظه..
آت:جانم چیشده؟جاییت درد میکنه؟
خب این طرز حرف زدن که چرا این یارو اینقدر سرخ میشه؟
مین سو:تهیونگ میشه بری بیرون چند لحظه؟بعدش راهیش میکنم بیاد
تهیونگ:خیر نمیشه
آت:مگه نمیخواستی بیام؟خب چند دقیقه تنهامون بزار
_دارم برات ..
تهیونگ:باشه خیلی زود بیایااا
آت:حله
تهیونگ از در خارج شد که سو دستم و گرفت
مین سو:اذیتت نکرد که؟
با فکر دیشب لبخند روی لبم اومد
مین سو:نه انگار خیلیم خوش گذشته بهت
آت:ها؟نه نه چیزه ..یعنی هیچی ..اذیت نکرد نگران نباش
مین سو:باشه پس الان برو باز این گوریل برمیگرده بعد از ساعت کاریت یه سر بیا بیمارستان ..دو روز دیگه مرخصم
آت:اون که حله ولی چیچی مرخصی؟حداقلش باید یک هفته دیگه بمونی
مین سو:دکتر خودش گفته اسکل
آت:مین سو میبینی که تهیونگ نمیزارم ازت مراقبت کنم یه هفته ای بمون بهتر شو تو که جز من کیو نداری فدات بشم
مین سو:خیله خب حالا برو (اخم)
آت:ناراحت شدی پیشی کوچولو؟
سرشو ناز کردم گفتم
آت:ناراحت نشو دیگه...بعد از اینکه کارم تموم شد میام دیدنت و سعی میکنم زود تر بیام اگه کارام کم بود خب؟بیا واست صبحونه آماده کردم حتما بخوریا
مین سویی که انگار دیگه ناراحت نیست جعبه رو ازم گرفت و با لبخند لب زد
مین سو:مگه میشه دستپخت جنابعالی رو نخورد؟
آت:دیوونه (خنده)من دیگه رفتم مراقب باشیاا..به پرستار سفارش میکنم زود زود بیاد وضعیتتو چک کنه
از در اتاق که خارج شدم یکی دستمو کشید .وقتی به خودم اومدم دیدم تهیونگ با اخمای توهم زل زده بهم و با دستاش بازو هامو محکم گرفته و فشار میده.
آت:آخ دستام ول کن
تهیونگ:چه زری داشتی میزدی؟
آت:دیگه داری خستم میکنیااا
دیشب یادته؟میخچای باز بیای بگی گوه خوردم؟
با این حرفم دستاش شل تر شد و انگار که آروم شده ازم چشم گرفت
تهیونگ:بعدا درست و حسابی باهات صحبت میکنم حالا راه بیوفت
(سپری شدن مدتی)
در با شدت کوبیده شد،فک کنم هانوله
آت:بفرمایید تو
به محض اینکه این و گفتم در با شدت باز شد و هانول خودشو هول زده انداخت تو
آت:چته؟؟
هانول:بدبخت شدی آت
آت:چرا مگه چیشده؟
هانول:شلوار شوهرت دو تا شده...
حمایت🥹🫶🏻
تهیونگ:یبار دیگه بگی داداش نگفتیاا
آت:خب حالا یکی دو ساعت مرخصی میگیرم
تهیونگ:پس منم یکی دو ساعت مرخصی میگیرم
آت:بیا برووو تهیونگ
این وسط که با داشتیم بحث میکردیم مین سو خیلی مظلوم نشسته بود و داشت مارو میدید و متاسف سرشو تکون میداد
مین سو:آت یه لحظه..
آت:جانم چیشده؟جاییت درد میکنه؟
خب این طرز حرف زدن که چرا این یارو اینقدر سرخ میشه؟
مین سو:تهیونگ میشه بری بیرون چند لحظه؟بعدش راهیش میکنم بیاد
تهیونگ:خیر نمیشه
آت:مگه نمیخواستی بیام؟خب چند دقیقه تنهامون بزار
_دارم برات ..
تهیونگ:باشه خیلی زود بیایااا
آت:حله
تهیونگ از در خارج شد که سو دستم و گرفت
مین سو:اذیتت نکرد که؟
با فکر دیشب لبخند روی لبم اومد
مین سو:نه انگار خیلیم خوش گذشته بهت
آت:ها؟نه نه چیزه ..یعنی هیچی ..اذیت نکرد نگران نباش
مین سو:باشه پس الان برو باز این گوریل برمیگرده بعد از ساعت کاریت یه سر بیا بیمارستان ..دو روز دیگه مرخصم
آت:اون که حله ولی چیچی مرخصی؟حداقلش باید یک هفته دیگه بمونی
مین سو:دکتر خودش گفته اسکل
آت:مین سو میبینی که تهیونگ نمیزارم ازت مراقبت کنم یه هفته ای بمون بهتر شو تو که جز من کیو نداری فدات بشم
مین سو:خیله خب حالا برو (اخم)
آت:ناراحت شدی پیشی کوچولو؟
سرشو ناز کردم گفتم
آت:ناراحت نشو دیگه...بعد از اینکه کارم تموم شد میام دیدنت و سعی میکنم زود تر بیام اگه کارام کم بود خب؟بیا واست صبحونه آماده کردم حتما بخوریا
مین سویی که انگار دیگه ناراحت نیست جعبه رو ازم گرفت و با لبخند لب زد
مین سو:مگه میشه دستپخت جنابعالی رو نخورد؟
آت:دیوونه (خنده)من دیگه رفتم مراقب باشیاا..به پرستار سفارش میکنم زود زود بیاد وضعیتتو چک کنه
از در اتاق که خارج شدم یکی دستمو کشید .وقتی به خودم اومدم دیدم تهیونگ با اخمای توهم زل زده بهم و با دستاش بازو هامو محکم گرفته و فشار میده.
آت:آخ دستام ول کن
تهیونگ:چه زری داشتی میزدی؟
آت:دیگه داری خستم میکنیااا
دیشب یادته؟میخچای باز بیای بگی گوه خوردم؟
با این حرفم دستاش شل تر شد و انگار که آروم شده ازم چشم گرفت
تهیونگ:بعدا درست و حسابی باهات صحبت میکنم حالا راه بیوفت
(سپری شدن مدتی)
در با شدت کوبیده شد،فک کنم هانوله
آت:بفرمایید تو
به محض اینکه این و گفتم در با شدت باز شد و هانول خودشو هول زده انداخت تو
آت:چته؟؟
هانول:بدبخت شدی آت
آت:چرا مگه چیشده؟
هانول:شلوار شوهرت دو تا شده...
حمایت🥹🫶🏻
- ۳.۷k
- ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط