ننشان زلف پریشان که شکارم بکنی
ننشان زلف پریشان که شکارم بکنی
بنشان ساغر چشمان که خمارم بکنی
بنوشانی به لبم جرعه ای از لعل لبت
من سبو خواهم و تو باده نثارم بکنی
بی نیازم کنی از مستی و مخموری و می
واپسین لحظهٔ شب مست و خرابم بکنی
شوم آن مست شراب از لب نوشینهٔ تو
به فضیلت برسانی ام و خوابم بکنی
سحرم آید از آن وصل لبانی که مرا
به وصال شب پیشینه قرارم بکنی 💞 ℒℴνℯ 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💟 💟 💟 💟 💟
بنشان ساغر چشمان که خمارم بکنی
بنوشانی به لبم جرعه ای از لعل لبت
من سبو خواهم و تو باده نثارم بکنی
بی نیازم کنی از مستی و مخموری و می
واپسین لحظهٔ شب مست و خرابم بکنی
شوم آن مست شراب از لب نوشینهٔ تو
به فضیلت برسانی ام و خوابم بکنی
سحرم آید از آن وصل لبانی که مرا
به وصال شب پیشینه قرارم بکنی 💞 ℒℴνℯ 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💟 💟 💟 💟 💟
۱.۰k
۲۷ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.