افسوس
#افسوس
افسوس و صد افسوس نیاموختیم ....
هرگز بتی را که با دست خود تراشیدیم و بزرگش کردیم قابل ستایش،نیست ....
یاد نگرفتیم بها دادن را بایست به قدر ظرفیت انجام داد و محبت بیش از حد هم بت را می شکند و هم بت پرست و هم قاعده بت پرستی را ...
یکی را با دست خود بزرگ میکنیم ....آنقدر بها میدهیم که کم کم دیگر از دید خودمان هم خارج میشود و میشود خدا ....
اخر خداوندگاری مراتبی دارد و هر انسانی نمی تواند خدایی کند ...
یاد نگرفتیم به انسانی که جنبه محدود دارد نامحدود عاشقش نشویم ...و هی احساساتمان را پایش نریزیم و خرج نکنیم ...
یاد نگرفتیم مراحل عاشقی را ....
اخر روز اول که نمیتوان برای کسی جان داد و سر سپرد ...
و چه زیبا میگوید وحشی بافقی :
اول آنکس که خریدار شدش من بودم ...
باعث گرمی بازار شدش من بودم ...
بس که گفتم همه جا شرح پریشانی او ..
شهر پر گشت ز غوغای تماشایی او ...
#از_معشوقه_خدایی_نسازید_که_توان_پرستشش_را_ندارید
#سعیدعرفانی
افسوس و صد افسوس نیاموختیم ....
هرگز بتی را که با دست خود تراشیدیم و بزرگش کردیم قابل ستایش،نیست ....
یاد نگرفتیم بها دادن را بایست به قدر ظرفیت انجام داد و محبت بیش از حد هم بت را می شکند و هم بت پرست و هم قاعده بت پرستی را ...
یکی را با دست خود بزرگ میکنیم ....آنقدر بها میدهیم که کم کم دیگر از دید خودمان هم خارج میشود و میشود خدا ....
اخر خداوندگاری مراتبی دارد و هر انسانی نمی تواند خدایی کند ...
یاد نگرفتیم به انسانی که جنبه محدود دارد نامحدود عاشقش نشویم ...و هی احساساتمان را پایش نریزیم و خرج نکنیم ...
یاد نگرفتیم مراحل عاشقی را ....
اخر روز اول که نمیتوان برای کسی جان داد و سر سپرد ...
و چه زیبا میگوید وحشی بافقی :
اول آنکس که خریدار شدش من بودم ...
باعث گرمی بازار شدش من بودم ...
بس که گفتم همه جا شرح پریشانی او ..
شهر پر گشت ز غوغای تماشایی او ...
#از_معشوقه_خدایی_نسازید_که_توان_پرستشش_را_ندارید
#سعیدعرفانی
۸۸۹
۲۶ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.