آهنگ ساز دیالکتیکی شونبرگ
میتوان اعتراض کرد که رابطة دیالکتیکی میان هنرمند و مواد و مصالح اثر در حقیقت از همان زمانی که مواد و مصالح هنر در نسبت با انسانها به خودآیینی شی-گونه دست یافت در کار بوده است. در درستی این ادعا تردیدی نیست. اما نکته کاملاً نو آن است که در کار شونبرگ این دیالکتیک به «خود-آگاهی» هگلی خود یا به بیان بهتر به محل نمایش سنجشپذیر و دقیق خود دست یافته است: تکنولوژی موسیقایی. در پرتو دانشی که موسیقی او پدید میآورد، میتوان درباره درستی و غلطی تولید متقابل سوژه و ابژه داوری کرد. هیچ تکانة تخیلی در کار نیست، هیچ ادعایی دربارة امر داده شدهای که همبسته تکنیکی تشخیصپذیری نداشته باشد. اما از آنجا که سوژه و ابژه در حوزه انسجام تکنیکی با یکدیگر مواجه میشوند و دقیقاً در وابستگی متقابلشان در معرض کنترل قرار میگیرند، دیالکتیک آنها به تعبیری خود را از وضعیت کور طبیعیاش آزاد کرده و قابل اجرا شده است- بیشترین سختگیری، یعنی سختگیری بیوقفة تکنیک نهایتاً و واقعاً در مقام بیشترین میزان آزادی ظاهر میشود، یعنی آزادی انسان نسبت به موسیقیاش که نخست در قالبی اسطورهای آغاز شد، تلطیف شد و به آشتی رسید و در مقام فرم در مقابل او قرار گرفت و سرانجام اکنون به او تعلق میگیرد، آن هم به یمن رفتاری که با تعلق تام و تمام به آن، آن را از آن خود میکند. #دیتسگن #کمونیسم #سوسیالیسم #مارکسیسم #مائو #کارل_مارکس #استالین #برتراند_راسل #دیالکتیک #ماتریالیسم
۸۷۶
۰۸ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.