چیزی بگو تا گرم شود...
چیزی بگو تا گرم شود...
دستِ احساسم در این زمستان تنهایی
می دانی که زمستان فصل ِ آرزوی من است...
وقتی تو مرا در آغوش بگیری ، وقتی سَردی هوا، زورش به گرمیِ نفس های ما نرسد...
دوستت دارم
که این پرستشی ست عاشقانه
از نگاه من...تا چشم های تو ،
از دست هایت ، تا بوسه های پی در پی ِ من.
بیا
مرا ببوس تا معنا بگیرد این بیت
عشق پر پرواز می دهد به آدم ها
زندگی ،یعنی عاشقی...و عشق !
یعنی این که
آدمی زنده بماند در خیال...
در خیالِ رُخ زیبارویی.
#یداله_رحیمی
#عاشقانه
دستِ احساسم در این زمستان تنهایی
می دانی که زمستان فصل ِ آرزوی من است...
وقتی تو مرا در آغوش بگیری ، وقتی سَردی هوا، زورش به گرمیِ نفس های ما نرسد...
دوستت دارم
که این پرستشی ست عاشقانه
از نگاه من...تا چشم های تو ،
از دست هایت ، تا بوسه های پی در پی ِ من.
بیا
مرا ببوس تا معنا بگیرد این بیت
عشق پر پرواز می دهد به آدم ها
زندگی ،یعنی عاشقی...و عشق !
یعنی این که
آدمی زنده بماند در خیال...
در خیالِ رُخ زیبارویی.
#یداله_رحیمی
#عاشقانه
۳.۹k
۲۴ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.