سناریو

# سناریو

وقتی اسربازی شون رو برای همیشه تموم کردن و دیر وقت خونه اومدن و دیدن تو خوابی

نامجون « اخیی بیب خوشگلم

جین « لباسشو عوض کرد و آروم پیشت دراز کشید و بغلت کرد

شوگا « وقتی اومد تو دید که پتو انداختی دور اومد پتو رو کشید روت و بوسه ای ررو لبت گذاشت

جیخوپ« رفت تو حال و رو مبل خوابید

جیمین « بیب منو نگاه چقدر دلم تنگ شده بود

تهیونگ « بیبی من اخخخخ دلم برات یزره بود و بغلت کرد

جونکوک « توم بیدار بودی و تا دیدی که اومده پریدی بغلش وبا گریه و بعد یه کیس ۱۰ ثانی گرفتید
دیدگاه ها (۳)

#سناریو وقتی یه عکس خوناشام بزرگ چسبوندی به دیوار اتاق چون خ...

# سناریو وقتی برای تولدشون سوپرایزشون میکنینامجون: مرسی بیب ...

#سناریووقتی میبینن مث بچه ها نشستی باب اسفنجی میبینینامجون: ...

#سناریو وقتی یهویی آه میکشینامجون:یا ۵ تن این صدای کی بودجین...

سناریو،،، شوگاعلامت آت+علامت شوگا. _وقتی با یه پسر دیگه حرف ...

HENTAI :: AKUTAGAWA ♡ ATSUSHI(درخواستی)ویو :: آتسوشیامروز که...

ادامه تک پارتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط