کهکشانیها با شاگردان زینب

کهکشانیها.......... با شاگردان زینب...........
.
.
.


آرپی جی زن تانک را زد ،
تانک هم سر او را با گلوله مستقیم زد،
بدنش که بی سر میدوید، یکی از بچه ها فیلم برداری کرد،
بعدها مادر شهید شنیده بود از بچه اش توی آن وضعیت فیلم گرفته اند، اصرار می کرد می خواهد فیلم را ببینم،
سپرده بودم نگذارند، خیلی اصرار کرده بود و بچه ها هم کوتاه آمده بودند،
نه یک بار که چند بار ،
بچه ها می گفتند دفعه ی آخر وقتی دوربین روی رگ های بی سر شهید زوم کرد، مادرش رفت جلوی تلویزیون و از روی صفحه تلویزیون رگ های بریده شهیدش را بوسید و گفت حالا حضرت زینب س را درک می کنم،،،
التماس دعا
#شهدا
دیدگاه ها (۶)

همسر شهيد برونسي مي گويد: آمده بود مرخصي ، روي بازوش جاي يك ...

فقيري كه انگشتر از او گرفتسليمان شد و ذكر ياهو گرفتزمين تخت ...

گرگ‌ها وارد روستا شدند  و با خیانت سگ‌ها، اهل ده و حیوونای ا...

قبل از انقلاب توسط ساواک دستگیر شدچند ماهی رو زیر شدیدترین ش...

فیک عشق وحشی قسمت شانزدهم

غرور اسلیترینی (فصل ۲) P3

black flower(p,297)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط