کمال تو اینجا چیکار میکنی

کمال :تو اینجا چیکار میکنی؟
اُکیا:تلفنمو جواب ندادی
کمال :اُکیا نکن این کارو
اُکیا:میخوای برم؟
اُکیا:یه بار هم که شده خواهش میکنم بگو اصلا دلت برا من تنگ نشده بود؟
کمال:من با دلتنگی کردن برای تو زنده ام
تو نبودت پنج سال هر روز هر روز
با فکر اینکه تورو میبینم صبر کردم
سعی کردم تورو از درونم بیرون کنم اما نتونستم
هر چی قلبم رو کندم از زیرش عشق سیاهم در اومد
تو رو پیدا کردم
اُکیا :میدونم
کمال:نمیتونی بدونی! چون منم اینقدر دوست داشتن رو تازه دارم میفهمم
واسه همین نمیتونی بفهمی
دیدگاه ها (۱)

دلبر?+ تا حالا کسی بهت گفته:وقتی میخندی خوشگلتر میشی؟؟-نه من...

نی نی

گــــــــــــلی،که

از خواب برگشتم به تنهاییپل میزنم از تو به زیباییچشمامو میبند...

love Between the Tides²⁷بهش ضربه میزدم ولی ولم نمیکرد ادامه ...

زندگی نامعلوم

زندگی نامعلوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط