love Between the Tides

love Between the Tides²⁷

بهش ضربه میزدم ولی ولم نمیکرد ادامه میداد صورتش رو به صورتم نزدیک کرد و من سرم رو تکون میدادم و اجازه نمیدادم کاری باهام کنه و جیغ میزدم
ا/ت: عموووو خواهش میکنم بهت پول میدم بیشتر هرچی بخوای
": من تورو امشب میخوامم پولی نمیخوام خونه نمیخوامم من فقط تورو اینجا تختی وجود داره که اذیت نشی
با گریه داد میزدم
ا/ت: کمکمممم کنینننن
": دختر خوبی باش داری اذیت میکنی
چاقو رو از جیبش برداشت و روی صورتم زخمی بزرگ ایجاد کرد دردش اینقدر زیاد بود که دیگه هیچی نمیفهمیدم صورتم پر از زخم شده بود
با دستم بهش ضربه زدم چاقو رو فرو کرد تو پام و بعد بیرون کشید، زد تو دستم و بعد پایش رو کامل فشار میداد و دیگه دستم رو حس نمیکردم
و دوباره برگشت و اومد سمتم و دستش رو گذاشت زیر گلوم و داشت خفم میکرد
": ماله من نمیشی باشه ولی نمیزارم ماله کس دیگه ای بشی باید بمیری
محکم فشار میداد... که چشمام سیاهی رفت و بیهوش شدم...
": ا/ت مردی؟
در باز شد
تهیونگ: اینجا چخبره؟
": تو کی هستی؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تهیونگ
ا/ت رو با صورتی کاملا زخم و بدنی بی جان دیدم سریع سمت مرد عوضی رفتم و بهش حمله کردم
تهیونگ: عوضیی میکشمت ا/ت بلند شو ا/ت
": ا/ت مرده من اون رو خفه کردم و کشتم الان هم نوبت توعه
با چاقو اومد خواست به من حمله کنه
تهیونگ: تو غلط کردی عوضی خودم میکشمتتتت
با تمام زوری که داشتم به مرده ضربه میزدم و صورت مرد هم پر از خون شد و اورو با طنابی که دیدم کنار مبل بستم
و سریع رفتم سمت ا/ت
تهیونگ: ا/ت ا/ت بیدار شو ا/تت
صورتی زخمی داشت انگار نفس نمیکشید
ا/ت که خفه نشده؟
تهیونگ: بیدار شو ا/ت ازت خواهش میکنم
سریع زنگ زدم به آمبولانس و پلیس
تهیونگ: ازت خواهش میکنم ا/ت من رو نباید تنها بزاری من دوست دارم من میخوام تو، تو زندگی من باشییی
ا/ت بلند شو من که میدونم تو میتونی
ا/تتتت
بلند شوووو ازت خواهش میکنم....

#فیک
#سناریو
#taehyung
#تهیونگ
#فیکشن
#رمان
#عشق_بین_جزر_و_مد