سناریو
سناریو بی تی اس
وقتی مامیشونی و توی کنسرت یه لباس باز به اعضا میدن بپوشن خودشون دوست ندارن و تو میری کل کمپانی رو میخری و میای تا بهشون بگی لباستو عوض کن پی دی نیم میاد میگه با رییس جدیدت اشنا شدی وقتی ازت دلیل کارتو میپرسن میگی تو که انتظار نداری بزارم بدن بیبیمو ببینن
نامجون : چیزی نمیگه ولی یه لبخند خجالتی میزنه چون اعضا پیشتون بودن
جین : اخیش بالاخره از دست این پی دی نیم راحت شدیم
شوگا : دستتو میگیره میبره یه جای خلوت و بهت میگه حیف نیست به فاکم ندی؟؟
جیهوپ : چطوری راضی شدی کمپانی رو بفروشی ( رو به پی دی نیم )
جیمین : دم گوشت میگه شب جبران میکنم
تهیونگ : یعنی الان کمپانی به نام تو هست
ات: نه به نام تو هست
ته : من؟؟
جونگ کوک : چون با هم قهر بودین میگه ولی من دوست داشتم این لباسو بپوشم
ات : دم گوش کوک میگه اگر نمیخوای خودم لباستو عوض کنم میری عوضش میکنی شبم به خاطر این حرفت به فاک میری ( بم و دارک )
وقتی مامیشونی و توی کنسرت یه لباس باز به اعضا میدن بپوشن خودشون دوست ندارن و تو میری کل کمپانی رو میخری و میای تا بهشون بگی لباستو عوض کن پی دی نیم میاد میگه با رییس جدیدت اشنا شدی وقتی ازت دلیل کارتو میپرسن میگی تو که انتظار نداری بزارم بدن بیبیمو ببینن
نامجون : چیزی نمیگه ولی یه لبخند خجالتی میزنه چون اعضا پیشتون بودن
جین : اخیش بالاخره از دست این پی دی نیم راحت شدیم
شوگا : دستتو میگیره میبره یه جای خلوت و بهت میگه حیف نیست به فاکم ندی؟؟
جیهوپ : چطوری راضی شدی کمپانی رو بفروشی ( رو به پی دی نیم )
جیمین : دم گوشت میگه شب جبران میکنم
تهیونگ : یعنی الان کمپانی به نام تو هست
ات: نه به نام تو هست
ته : من؟؟
جونگ کوک : چون با هم قهر بودین میگه ولی من دوست داشتم این لباسو بپوشم
ات : دم گوش کوک میگه اگر نمیخوای خودم لباستو عوض کنم میری عوضش میکنی شبم به خاطر این حرفت به فاک میری ( بم و دارک )
۹.۳k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.