زندگیمافیایی

#زندگی_مافیایی

#پارت_۱

تهیونگ ویو

خیلی خسته بودم..شب نخوابیدم و همش کار کردم..جونگ‌کوک شب کمکم کرد که زودتر تموم کنم کار هارو ولی زود تر از من رفت..منم الان از شرکت به خونه میرم..

به جون وو زنگ زدم

جون‌وو= سلام قربان..خسته نباشید..بفرمایید

تهیونگ:سلام..ممنون..کجایی

جون‌وو: جلوی شرکت هستم.

تهیونگ:باشه دارم میام..

*قطع کرد

رفتم پایین..درو باز کرد و سوار شدم..

جون وو: قربان به امارت حرکت کنیم؟

تهیونگ: آره..جونگ‌کوک به انارت رفت؟

جون‌وو: بله

تهیونگ: اوکی

*پرش زمانی

جون‌وو: قربان رسیدیم..

تهیونگ: گفتم که به من قربان نگو

جون‌وو: چشم ارباب

رفتم تو امارت نگاهی به ساعتم کردم..۸ صبح بود

تهیونگ: کوووک..کجایی باز خوابیدی

جونگ‌کوک: هاا..ته..اومدی..(خواب الود)

تهیونگ: نه سر کوچه‌م دارم میام..

جونگ‌کوک: باز چرا عصبی شدی..

تهیونگ: یه چیزی تو نظر دارم

جونگ‌کوک: چی؟

تهیونگ: یادته یه مرده ****** پدر منو کشته بود و اموالشو بالا کشیده بود

جونگ‌کوک:آره‌..یادمه ولی خب حالا چی‌شده..

تهیونگ: بزار ببینم..

* دوباره به جون‌وو زنگ زد

تهیونگ: ببینم می‌تونی برام یکیو پیدا کنی؟

جون‌وو: البته ارباب

تهیونگ:دختره اون مردیکه پارک رو برام پیدا کن..کجا زندگی می‌کنه چیکار میکنه.. درس میخونه یا نه..ازدواج کرده..بچه داره ..کجا ها بیشتر میره کدوم رستوران هر جا که میره..همه اطلاعاتشو میخام

جون‌وو: چشم ارباب.

*قطع کرد

جونگ‌کوک: پس این بود

تهیونگ:آره

جونگ‌کوک: خب دخترشو میخای چیکار ㅇ 스 ㅇ

تهیونگ: انتقاممو می‌گیرم

جونگ‌کوک: میکشیش؟

تهیونگ: حالا نمیدونم..وقتش برسه فکر می‌کنم

تهیونگ: آجوماا

&: بله ارباب

تهیونگ: ناهارو آمادا کن..

&: چشم..

رفتم بالا و جونگ‌کوک هم پشت سرم اومد..

راوی: دو مرد جذاب از پله ها تک‌تک بالا رفتند..تهیونگ انگشتان زیبا و کشیده اش را روی دستگیره در گذاشت..و آن را به سمت پایین فشار داد..در باز شد و دو پسر وارد اتاق شدند..جونگ‌کوک پشت سرش در را بست

تهیونگ: تو نبود من شلوغی کردی؟

جونگ‌کوک: نه..

تهیونگ: خوبه چون امروز خستم و حال تنبیه ندارم..

جونگ‌کوک: طوری میگی که انگار یه ددی خشنی..خوب تو هم مافیایی منم..تنبیه چیه مگه من

تهیونگ: آره تو بیبی منی..

جونگ‌کوک: برو بابا..

تهیونگ: برات دنیا رو به آتیش می‌کشم

جونگ‌کوک: فیلم هندی نکن

تهیونگ:عه باشه..

*موبایل تهیونگ زنگ خورد..

______________________________

شرایط

لایک:۷

کام: ۷

پست بعدی تیزر پارت ۲
دیدگاه ها (۸)

#تیزر*صحبت تهیونگ با جون‌ووتهیونگ: باشه..آدمارو آماده کن بری...

#زندگی_مافیایی #پارت_۲تهیونگ ویو*موبایلش زنگ خورد و نام جون‌...

min yoongi

jungkook

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟒عشق مافیاویو بورام ساعت 8:30 از تخت اومدم بیرون یه دوش...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

black flower(p,312)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط