زندگیمافیایی

#زندگی_مافیایی

#پارت_۲


تهیونگ ویو

*موبایلش زنگ خورد و نام جون‌وو ظاهر شد

تهیونگ: بنال

جون‌وو: ارباب من آدرس کسی که گفتید رو پیدا کردم.. اسمش پارک ا/ت هست..در ********* زندگی می‌کنه...و همین الانشم در یک کافه هست داره کار می‌کنه..

تهیونگ: باشه..به تمام بادیگارد های امارت و آدمای شرکت خبر بده همشون آناده باشن بریم بگیریمش..

جون‌وو: هر جور سلاح بدونید ولی ارباب بادیگارد های امارت کافیه اون یه دختر سادس

تهیونگ: اما این موضوع برام ساده نیس..

جون‌وو: چشم ارباب..

*خاتمه داد


تهیونگ: کووووک(داد)

جونگ‌کوک: چی شده باز چرا داد می‌زنی؟

تهیونگ: آماده باش داریم میریم..

جونگ‌کوک: یه لحظه

کوک ویو

رفتم زود اتاقم اسلحه‌م رو پر کردم و کتمو پوشیدم و

جونگ‌کوک: بریم..پُری؟

تهیونگ: آره همه چی دارم..و کمرشو نشون داد

جونگ‌کوک: اوکی بریم

رفتیم پایین..کلی ماشین پشت سر ماشین ما بود و پر از بادیگارد و این آدما بود..

رفتیم و جلو یه کافه ماشین ها ایستادن..

جونگ‌کوک: حالا چیکار می‌کنیم..

تهیونگ: منتظر می‌مونیم دختره بیاد..

تهیونگ: جون‌وو به آدما بگو وقتی گفتم میرم و دور دختر رو به حالت دایره می‌گیرن و دو نفر هم کنار من میان دخترو میاریم تو ماشین

جون‌وو: چشم الان خبر میدم بهشون..

جونگ‌کوک:من نمیام؟

تهیونگ: تو باید تو ماشین منتظر من باشی ..

جونگ‌کوک: چرا آخه😣

تهیونگ: نمی‌تونم تورو به خطر بندازم

جونگ‌کوک: کدوم خطر..یه دختر**** که داره تو کافه کار می‌کنه رو قراره بگیریم..

تهیونگ: اولا دوس ندارم بد دهنی کنی..دوما باشه بیا

جونگ‌کوک: باشه ممنون

جونگ‌کوک:ته‌ته..

تهیونگ: ها

جونگ‌کوک: دختره اومد بیرون داره به سمت سطل حرکت می‌کنه

تهیونگ: آماده باشید

جون‌وو:( به بادیگارد ها خبر میده)

تهیونگ:بریم

تهیونگ ویو

از ماشین پیاده شدیم با آدما سریع به سمت دختره رفتیم آداما دورش حلقه شدن و منو کوک اونجا بودیم و دو نفر از آدما اونو گرفتن و داشتن کشون کشون میاوردن

ا/ت: چی از جونم میخاین...ولم کنننن..ولم کنیییین

تهیونگ: صدات در بیاد خفه‌ت می‌کنم..(کتشو با دستش میزنه بغل و اسلحه شو نشون داد و ا/ت دیگه خفه شد)

تهیونگ: آفرین دختر خوب

جون‌وو: ارباب حالا چیکار کنیم..

تهیونگ: ببریدش تو ماشین دیگه و کنارش آدما باشن فرار کنه همتونو می‌کشم..

جون‌وو:چشم ارباب..

ㅡㅡㅡㅡㅡㅡㅡㅡㅡㅡㅡㅡㅡㅡㅡㅡ --------------------------------------------______________________________

شرایط⬇

لایک: ۱۰

کام:۸
دیدگاه ها (۹)

#زندگی_مافیایی #پارت_۳ا/ت ویومن بیچاره که برای انداختن زباله...

فکر کنم مهربون‌ترین آرمی رو پیدا کردم..@kim.victor_1995 فالو...

#تیزر*صحبت تهیونگ با جون‌ووتهیونگ: باشه..آدمارو آماده کن بری...

#زندگی_مافیایی#پارت_۱تهیونگ ویوخیلی خسته بودم..شب نخوابیدم و...

"سرنوشت "p,22...ا/ت : دوست دارم کوک ....کوک : من بیشتر پرنسس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط