من از تکرار این بازی

من از تکرارِ این بازی

که می‌گویند:

«تقدیر است»، بیزارم
دیدگاه ها (۲)

و از تمام تُوتنها "شب" برایم مانده استو چشم هایمکه خیالت را ...

هر شبمی پیچم به خودم خواب موهایت را کهمی بینم...

منِ سرما زده را گرم در آغوش بگیر به هوای بغلت بود که سرما خو...

دستت را به من بدهبگذار اولین انسانی باشمکه دستش به ماه می‌رس...

نمیدانم ، کجا باید فرار کرد؟ دست هایم نای تکان خوردن ندارندا...

شاید تکراری باشدولی گاهی بعضی چیزهاارزش هزاران بار تکرار را ...

تدبیر کند بنده، تقدیر کند خنده#ضرب_المثلتدبیر دگر باشد و تقد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط