اونور این شب کلک
اونور این شب کلک
من و ترانه تک به تک
خونه میساختیم روی باد
دریا میریختیم تو الک
مسافرای کاغذی رد شده بودن از غبار
تو قصه باغی مونده بود شئ یه اسب بی سوار
گفته بودن صد تا کلید برای ما جا میزارن
مزرعه های گندمو برای فردا میزارن
فردا رسید و خوشه ای تو دست ما باقی نماند
سقف ستاره ها شکست رو سرمون طاقی نماند
من و ترانه تک به تک
خونه میساختیم روی باد
دریا میریختیم تو الک
مسافرای کاغذی رد شده بودن از غبار
تو قصه باغی مونده بود شئ یه اسب بی سوار
گفته بودن صد تا کلید برای ما جا میزارن
مزرعه های گندمو برای فردا میزارن
فردا رسید و خوشه ای تو دست ما باقی نماند
سقف ستاره ها شکست رو سرمون طاقی نماند
۶۵۲
۰۴ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.