گیرم فراموشت کنم در گیر و دار روزها

گیرم فرامـوشت کنم ، در گیر و دار روزها
اما چه با قلبم کنم ؟ با دردها ، با سوزها    ...

گیرم که خاموشت کنم با اشک های خود ، ولی
من را به آتش می کشد دلداری دلسوزها

با شوق یک فردای خوش ، راحت نفس خواهم کشید
اما اگر رخصت دهد این بغضِ از دیروزها

راهی به پهنای جهان هم باز باشد باز هم
پابند بام خویشتن هستند دست آموزها

فتح بلندای وصال ، یعنی شروع بازگشت
ای عشق ! ما را خط بزن از دسته ی پیروزها
دیدگاه ها (۳)

به احمقانه ترین شکل ممکن دلتنگ کسی هستم که هیچ خیابانی را با...

.گفته بودند که #عاشق بشوی میمیریاولین #تجربه ام بود چه می دا...

هرکسی حال مرا پرسید گفتم عالی اماشک ها پنهان شده در خنده ی پ...

دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانیلعنت به من و زندگی و عشق و جوان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط