جدی نگیر این حرف های از ته دل را
جدی نگیر این حرف های از ته دل را
این احمقِ تا خرخره درگیر در گل را
وقتی به در می گویم و دیوار می فهمد
درد مرا بعد از خدا سیگار می فهمد
دم بر نیاوردم، نفهمد " درد" یعنی چه
اما به رویش هم نمی آورد.. یعنی چه؟!
زِر میزند هرکس بگوید مرد یعنی " مرد"
یک مرد پیدا کن ببینم مرد یعنی چه؟
پایین بکش از آسمان امشب خدایت را
باید بگوید آنچه با من کرد یعنی چه؟
اول حسابی با ملایک گشت جیبم را،
بعدش ولم کرد و خودش دزدید سیبم را...
حالا خودم هم آنچه می خواهم نخواهم شد
بر هر دری که می زنم، آدم نخواهم شد
با شعر هایم در خیابان راه افتادم
اینطور گاهی می رود تنهایی از یادم
دیوانه بودن ـ مثل تنهایی ـ ضرر دارد
کبریت ـ اگر خاموش هم باشد ـ خطر دارد
می ترسم از حرفی که هی پشت سرم باشد
این شعر بگذارید شعر آخرم باشد
خنجر زدند ـ از رو برو ـ تا هفت پشتم را
درگیر کردم با در و دیوار مشتم را
هی تیر دارم می کشم تا مغز آجرها
افتاده ام از پا... به پایت... دست دکترها
این بچه میخواهد بریزد آبرویش را
قسمت کند - با هرکه میخواهد- پتویش را
دارم به در می گویم و دیوار می فهمد
درد مرا بعد از خدا سیگار می فهمد
اینجا دلم از هرچه بود و هست می گیرد
سیگار دارد باز من را دست می گیرد
سیگار یعنی زندگی، سیگار یعنی مرگ
تکرار یعنی زندگی، تکرار یعنی مرگ
از " گوشی"ام که گوشه ای خاموش افتاده
از این " جنازه" که پتو از روش افتاده
از " لرزش"ی که می رود هی روی اعصابم
از اینکه این شب ها به زور قرص می خوابم
از این " کتابِ" تا ابد یک گوشه افتاده
ـ بر گردنم ـ از این گناه ظاهرا ساده
از " پنجره" که رو به چاه فاضلاباد است
از " آینه" که پای چشمم گود افتاده ست
از بوی پای یک نفر که تخت خوابیده
از این پتو که روی من ـ خوشبخت ـ خوابیده
از حرفهای توی خواب هم اتاقی ها
از پیش بینیِ محال " اتفاقی ها"!
از اینهمه حالم/ به هم می خورد/ در را باد!
از چشم هایم زندگی بارید تا افتاد
جدی نگیر این حرف های از ته دل را
این احمقِ تا خرخره درگیر در گل را
یک قطره آب از هرچه گفتم در نمی آید
از دست من این شعر دیگر بر نمی آید
می ترسم از حرفی که هی پشت سرم باشد
این شعر بگذارید حرف آخرم باشد
دلواژه های تب گل سرخ / سعید
#فهیمه
#parya.s
#خیانت
#عشق
#عاشقانه
#انتغام
این احمقِ تا خرخره درگیر در گل را
وقتی به در می گویم و دیوار می فهمد
درد مرا بعد از خدا سیگار می فهمد
دم بر نیاوردم، نفهمد " درد" یعنی چه
اما به رویش هم نمی آورد.. یعنی چه؟!
زِر میزند هرکس بگوید مرد یعنی " مرد"
یک مرد پیدا کن ببینم مرد یعنی چه؟
پایین بکش از آسمان امشب خدایت را
باید بگوید آنچه با من کرد یعنی چه؟
اول حسابی با ملایک گشت جیبم را،
بعدش ولم کرد و خودش دزدید سیبم را...
حالا خودم هم آنچه می خواهم نخواهم شد
بر هر دری که می زنم، آدم نخواهم شد
با شعر هایم در خیابان راه افتادم
اینطور گاهی می رود تنهایی از یادم
دیوانه بودن ـ مثل تنهایی ـ ضرر دارد
کبریت ـ اگر خاموش هم باشد ـ خطر دارد
می ترسم از حرفی که هی پشت سرم باشد
این شعر بگذارید شعر آخرم باشد
خنجر زدند ـ از رو برو ـ تا هفت پشتم را
درگیر کردم با در و دیوار مشتم را
هی تیر دارم می کشم تا مغز آجرها
افتاده ام از پا... به پایت... دست دکترها
این بچه میخواهد بریزد آبرویش را
قسمت کند - با هرکه میخواهد- پتویش را
دارم به در می گویم و دیوار می فهمد
درد مرا بعد از خدا سیگار می فهمد
اینجا دلم از هرچه بود و هست می گیرد
سیگار دارد باز من را دست می گیرد
سیگار یعنی زندگی، سیگار یعنی مرگ
تکرار یعنی زندگی، تکرار یعنی مرگ
از " گوشی"ام که گوشه ای خاموش افتاده
از این " جنازه" که پتو از روش افتاده
از " لرزش"ی که می رود هی روی اعصابم
از اینکه این شب ها به زور قرص می خوابم
از این " کتابِ" تا ابد یک گوشه افتاده
ـ بر گردنم ـ از این گناه ظاهرا ساده
از " پنجره" که رو به چاه فاضلاباد است
از " آینه" که پای چشمم گود افتاده ست
از بوی پای یک نفر که تخت خوابیده
از این پتو که روی من ـ خوشبخت ـ خوابیده
از حرفهای توی خواب هم اتاقی ها
از پیش بینیِ محال " اتفاقی ها"!
از اینهمه حالم/ به هم می خورد/ در را باد!
از چشم هایم زندگی بارید تا افتاد
جدی نگیر این حرف های از ته دل را
این احمقِ تا خرخره درگیر در گل را
یک قطره آب از هرچه گفتم در نمی آید
از دست من این شعر دیگر بر نمی آید
می ترسم از حرفی که هی پشت سرم باشد
این شعر بگذارید حرف آخرم باشد
دلواژه های تب گل سرخ / سعید
#فهیمه
#parya.s
#خیانت
#عشق
#عاشقانه
#انتغام
۳.۷k
۱۹ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.