کاش در آن لحظه که بهت ایمان آورده بودم خنجر نا امیدی ر

کاش در آن لحظه که بهت ایمان آورده بودم ، خنجرِ نا امیدی را در قلبم فرو نمی‌کردی...
من با غروری کودکانه از تو گفته بودم ، بی‌آن‌که بدانم آدم‌ها گاهی نقاب می‌زنند ، نه برای فریب ، که برای فرار از خودشان...
دیدگاه ها (۰)

دوستش می‌داشتم ؛ نه آنگونه که آدمی به آدمی دل می‌بندد ، بلکه...

آن‌گاه که روحت در تاریکی فرو رفته بود، بی‌هیچ واهمه‌ای رهایم...

قبل از رفتن‌شان ، سعی می‌کنند سناریویی عالی بسازند تا تو را ...

شاید من بهترین آدم زندگیت نبودم ، اما یه روزی اگه یادم بیوفت...

سناریو: (وقتی دوست دارن ولی تو....)وقتی دوست دارن ولی تو دوس...

هر کدومتون برام زحمت کشیدید واقعا ازتون بابت همه چیز همه چیز...

# رز _ سیاه PART _ 49تارا: از وقتی یادمه بعد یه دوره کوتاهی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط