زندگ را اشک بیش نم دانم پس بگذار با اشک چ

زندگــــے را اشکـے بیش نمــے دانم ، پـس بگـــذار با اشک چشمانم بنویســــم :

بیـــــادتم...!مادر
دیدگاه ها (۱۴)

ﺷـــﺐ ﻫﺎﯾﻢ ﻋﺠﯿﺐ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ . . . !ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻢ ﻫﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ . ...

آنقدر دست هایت را باز نکن مترسککسی تورا در آغوش نمیگیردایستا...

‌ ✍ "بنام مادر"..مینویسم به عشق مادر،،،پا به پای غم من پیر ...

غفلت ڪردے مادرپشت ایــن قــلب عاشق..فرزندت آرام آرام جــان م...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

خداحافظی با دنیایی که به آن تعلق نداشتماین داستان درمورد همی...

...تو را چه صدا کنم و چه بنامم؟پرستار؟ غمخوار؟ مدافع حریم سل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط