میگم دلبر
میگم دلبر
شبیهِ هوایِ بهآر نبآش که تکلیفش بآ خودشم مشخص نیست!
صبح اَبره
ظهر آفتآبه
عصر بآرونه
شب مهتآبه
دلبر شبیهِ بهآر نبآش که میشینه رو مبل دو دقیقه بعد نظرش عوض میشه لباس عوض میکنه کفش رفتن به پا میکنه ده قدم میره جلو شک میکنه دوباره برمیگرده میشینه رو مبل.
دلبر یآ بمون یآ برو
آدم زیاد هوا به هوا شه...صبح سردیِ ابر رفتن بزنه به تنش ظهر گرمیِ آفتابِ موندن هی سردوگرم شه قلبش سرمآ میخوره ترک برمیدآره دیگه نمیتونه اعتماد کنه به هیچ دوست داشتنی.
دلبر نکنه بی اعتمادم کنی به دوست داشتنت؟
بهآره...بهآر نبآش!
شبیهِ هوایِ بهآر نبآش که تکلیفش بآ خودشم مشخص نیست!
صبح اَبره
ظهر آفتآبه
عصر بآرونه
شب مهتآبه
دلبر شبیهِ بهآر نبآش که میشینه رو مبل دو دقیقه بعد نظرش عوض میشه لباس عوض میکنه کفش رفتن به پا میکنه ده قدم میره جلو شک میکنه دوباره برمیگرده میشینه رو مبل.
دلبر یآ بمون یآ برو
آدم زیاد هوا به هوا شه...صبح سردیِ ابر رفتن بزنه به تنش ظهر گرمیِ آفتابِ موندن هی سردوگرم شه قلبش سرمآ میخوره ترک برمیدآره دیگه نمیتونه اعتماد کنه به هیچ دوست داشتنی.
دلبر نکنه بی اعتمادم کنی به دوست داشتنت؟
بهآره...بهآر نبآش!
۶.۶k
۱۹ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.