دیگر از زلف سیاهت گله ای نیست برو

✍✍✍

دیگر از زلفِ سیاهت ، گِـله ای نیست برو
یـا اگر هست ، مرا حوصله ای نیست برو

خسته از مکرِ بـرادر، مـنِ افتـاده بـه چاه
یوسفِ بختِ مرا، "قـافلـه ای" نیست برو

بختِ من خواب شد و در پۍِخوابم دیدم
بـر لبِ تـازه عروسم "بلـه ای" نیست برو

من دلـم پیـشِ کسی آنورِ دنیا گیر است
گر چه تا منزلِ تـو "فاصله ای" نیست برو

هـر مسافـر بـرسد، قلـبِ مـرا می شکند
در نمـازِ مـن اگر ،"نافلـه ای "نیست بـرو

از  ازل  گفـت خـدا زاده ی تنهـا شـدنی
همه رفتند، تو هم مسئله ای، نیست برو

من ومعشوقِ خیالم همه شب در جنگیم
دیگر از زلفِ سیاهت، گِـله ای نیست برو

#احمـد_جم

#ستایش_قلب_سربی

࿇─┅═‎═‎•♤♡♤•═‎═‎┅─࿇
دیدگاه ها (۰)

حسابت از همه جداس آخ مگه میشه تو رو نخاست🐬🐚#ستایش_قلب_سربی #...

شده در خلوت تنهایى خود یاد یک خاطره شادت بکند؟لرزه بر قلب و ...

‌                           ⌞♥️⌝                  𝔑𝔬𝔟𝔬𝔡𝔶 𝔣𝔢𝔢...

دیر هم که رسیدی،لبخندت را بنشان گوشه ی لب هایم!روسری ات را ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط