آرناکوم

#آرناکوم
در زمانی که مرز میان بهشت و جهنم فرو ریخت، سرزمینی زاده شد از جوهر دو جهان؛ جایی که فرشتگان و شیاطین بلندمرتبه در سکوتی جاودان زندگی می‌کردند،آرناکوم. سرزمینی میان نور و تاریکی، میان حقیقت و فریب، و میان عهد و شکستن عهد.

در قلب این سرزمین، نکسوس ایستاده بود؛ منطقه‌ای ممنوعه که هیچ کس را تاب ورود در آن نبود. می‌گفتند هر که در نکسوس قدم بگذارد، از حافظه‌ی کیهانی محو می‌شود، گویی هرگز وجود نداشته است.
اما یک اشتباه، یک جراحت، همه چیز را دگرگون کرد.

فرشته‌ای که به دنبال سایه‌ای بود، و شیطانی که با اجازه‌ای ممنوع قدم به نکسوس گذاشت، در آن خلأ میان دو جهان با یکدیگر روبه‌رو شدند.
و آن‌جا، در جایی که هیچ قانونی وجود ندارد، تنها چیزی که باقی می‌ماند… هویت است،یا نابودی.
دیدگاه ها (۰)

آره دیگه اگوری پگوری ها هرکدوم که دوست داشتید اول بذارم رو ل...

#بر‌لبه‌جهان‌بی‌نام«یک کلید، یک نامه، و دری که به جانی ناشنا...

#زیر‌سایه‌قدرت#جان‌پناهدر جهانی که قدرت از خون می‌جوشد و اطا...

عالی! این یک داستان ۱۰ قسمتی برای توست، با الهام از جهان "آب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط