من از قوی بودن میترسم

من از قوی بودن میترسم!
از آن جنس قوی بودن ها که در ذهن اتفاق نمی افتد…
که فقط تظاهر است، نمایش قدرت است…
از آن ها که وقتی کسی غمی دارد، سکوت می کند، معمولی رفتار می کند، لبخند
می زند تا به همه نشان دهد که محکم است
اما در حقیقت آنقدر به گذشته فکر می کند که امیدهایش زیر خروارها حسرت دفن
می شوند، و احساس زنده بودن را از خودش می گیرد …
قوی بودن، خودسانسوری نیست
سکوت نیست…
گریه کن !
فریاد بزن
به در و دیوار مشت بکوب
دلت را خالی کن
اما بعدش روی پاهایت بایست و خودت را جمع و جور کن…
اما بعدش…
به بعدش فکر کن!

#فرشته_رضایی
دیدگاه ها (۱)

قايقي خواهم ساخت،خواهم انداخت به آب.دور خواهم شد از اين خاک ...

✍🏻 #نیمایوشیجياد بعضی نفرات، روشنَم می دارد...قُوَّتم می‌بخش...

به وقت دلتنگی

‍ من براے تُ چترے بیش نبودم !... ‌باران ڪھ تمام شُد!!!!فرامو...

چپتر ۱۴ _ تولد سایه، مرگ نورداخل محفظه شیشه ای.نفس های بریده...

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

چپتر ۱۲ _ سایه انتقامکوهستان ساکت است. نه باد می وزد، نه جیر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط