آرامشی میخواهم از

آرامشی میخواهم از
جنس آغوش " تو "...!
و لبخندی که تمام دلهره هایم
را از یادم ببرد،
تا نقش ببندد " عشق " در
قاب زندگیم ....
#مژگان_بوربور
دیدگاه ها (۱)

‌.زندگی کوتاه‌تر از آن است ...که پاییزهاش بی‌آغوش طی شود.......

زل زدیم به در و دیوار و "دوستت دارم "ها را فریاد نزدیمپنحره ...

#ایام_بکام 🍁 ما نمی‌توانیم بگوییم چه چیزی موفق‌مان می‌کند. ت...

دلتنگم و دیدار تو درمان من استبی رنگ رُخت زمانه زندان من است...

چشمانش را دیدم و تمام زیبایی های جهان برایم بی معنا شد

همه ی این ها برای توستتا لبخندی بزنیو منآرام بگیرمساز دست ها...

هیچ وقت یادم نمیره که چقدر درد کشیدیم چقدر غم خوردم چقدر نگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط