....
....
#part_15
ویو ا.ت :
که دینو و دیدم داره سریع میاد بالا
تا منو دید وایستادو یه نفس عمیقی کشیدو اومد بالا
دینو" تو کجا بودی؟
ا.ت" چرا؟
دینو" میدونی چقد نگرا.......
هیچی دنبالت گشتیم
ا.ت" ویسک.ی گرفتم
دینو" بده من
بدو بریم پایین
رفتیم پایین که خوردم به یه مرد
..." اخ.خ خوبین؟
ا.ت" بله معذرت می خوام
هوشی با عجله و عصبانی اومد سمتمون
هوشی" تو کدوم گو.ری بودی؟؟
ا.ت" ......چی؟
هوشی" نفهمیدیی؟ میگم کدوم گو.ریی بودیی؟
دینو" هوشی بس کن
ا.ت" چته توو؟
هوشی" نمیفهمی نه؟ بهت گفتم بشین سر جاتت تا بیامم
ا.ت" تو رئیسمیی؟
هوشی" رئیس نه ولی قراره دد......(😈)
دینو" هوشی میگم بسههه
ا.ت" از اولشم نباید میومدمم
کیفو گوشیمو از روی میز برداشتم و رفتم سمت در
هوشی" صبر کنن ، ا.تت
دینو" وایستا هنوز به نتیجه ای نرسیدیم
به حرفاشون توجه نکردم که دستی دور ک.مرم پیچیده شدو به عقب کشیده شدم
هوشی" بهت گفتم صبر کن
ا.ت" ولم کن روان... آخخ
دستشو سفت تر کرد
هوشی" چی؟
ا.ت" چیکار میکنیی ، ولم کنن
دینوووووو رفیقتو جم کننن
دینو" هوشی داری چیکار میکنی
ولش کن
هوشی" به تو مر.بوط نیست
دارم خودمو کنترل میکنم ولی نمیشهه
ا.ت" نمیفهمم چی میگییی
دستمو محک.م گرفت برد سمت ماشینش
هوشی" میفهمی، خوبم میفهمی، نفهمیدی خودم بهت میفهمونم
ا.ت" هی هی صبر کن ، دستم
دینووو یکاری کنن
دینوو که میدونست نمیتونه جلوشو بگیره
جلو نیومد
رفت سمت ماشینش که......
#black_girl
#part_15
ویو ا.ت :
که دینو و دیدم داره سریع میاد بالا
تا منو دید وایستادو یه نفس عمیقی کشیدو اومد بالا
دینو" تو کجا بودی؟
ا.ت" چرا؟
دینو" میدونی چقد نگرا.......
هیچی دنبالت گشتیم
ا.ت" ویسک.ی گرفتم
دینو" بده من
بدو بریم پایین
رفتیم پایین که خوردم به یه مرد
..." اخ.خ خوبین؟
ا.ت" بله معذرت می خوام
هوشی با عجله و عصبانی اومد سمتمون
هوشی" تو کدوم گو.ری بودی؟؟
ا.ت" ......چی؟
هوشی" نفهمیدیی؟ میگم کدوم گو.ریی بودیی؟
دینو" هوشی بس کن
ا.ت" چته توو؟
هوشی" نمیفهمی نه؟ بهت گفتم بشین سر جاتت تا بیامم
ا.ت" تو رئیسمیی؟
هوشی" رئیس نه ولی قراره دد......(😈)
دینو" هوشی میگم بسههه
ا.ت" از اولشم نباید میومدمم
کیفو گوشیمو از روی میز برداشتم و رفتم سمت در
هوشی" صبر کنن ، ا.تت
دینو" وایستا هنوز به نتیجه ای نرسیدیم
به حرفاشون توجه نکردم که دستی دور ک.مرم پیچیده شدو به عقب کشیده شدم
هوشی" بهت گفتم صبر کن
ا.ت" ولم کن روان... آخخ
دستشو سفت تر کرد
هوشی" چی؟
ا.ت" چیکار میکنیی ، ولم کنن
دینوووووو رفیقتو جم کننن
دینو" هوشی داری چیکار میکنی
ولش کن
هوشی" به تو مر.بوط نیست
دارم خودمو کنترل میکنم ولی نمیشهه
ا.ت" نمیفهمم چی میگییی
دستمو محک.م گرفت برد سمت ماشینش
هوشی" میفهمی، خوبم میفهمی، نفهمیدی خودم بهت میفهمونم
ا.ت" هی هی صبر کن ، دستم
دینووو یکاری کنن
دینوو که میدونست نمیتونه جلوشو بگیره
جلو نیومد
رفت سمت ماشینش که......
#black_girl
۴.۷k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.