کنار پنجره ی ایوان ، روی طاقچه گلدان بود
کنار پنجره ی ایوان ، روی طاقچه گلدان بود
درخت انگور ، بهار که میشد صدایم میکرد
سایه اش را می گویم
همان جایی که استکان و قوری برای چای خوردن بود
مادربزرگ یادت هست ؟
دلم همیشه برای قصه های شیرینت تنگ میشود
.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#BEAUTIFUL_NICE
درخت انگور ، بهار که میشد صدایم میکرد
سایه اش را می گویم
همان جایی که استکان و قوری برای چای خوردن بود
مادربزرگ یادت هست ؟
دلم همیشه برای قصه های شیرینت تنگ میشود
.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#BEAUTIFUL_NICE
۴.۹k
۲۹ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.