| اولين آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن كرد.|
| اولين آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن كرد.|
_روایتی از دیدار #رهبرانقلاب در دوران نوجوانی با #شهید_نواب_صفوی :
سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید.
پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود.
از کنار حجرههای مدرسه به راه افتاد.
با همه خداحافظی و معانقه کرد.
هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدستهی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت.
آنگاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجدهاش و کلمات تشهدش شنیدنی بود.
نمازش که تمام شد، باز راهافتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد.
به درِ مدرسه رسید و از پلههایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل میکرد، بالا رفت.
انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج میزدند. همانجور که رو به خیابان و پشت به مدرسه از پلهها بالا میرفت،
برگشت و گفت: «نُوّاب خاصّ امام زمان باشید.»
با این جملهاش طلاب را به عظمت راه و کاری که در پیش داشتند، متوجه میساخت.
سپس چند پلهی دیگر بالا رفت و باز روی خود را سمت طلاب برگرداند و گفت:
«در تهجّدها دعا کنید.»
•|این سخن را طوری ادا کرد که گویی بنا را بر این نهاده که همگان اهل تهجدند و بنابراین بهتر است که در تهجدها دعا کنند.|•
اینهمه شور و بیباکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود:
«همانوقت جرقههای انگیزش انقلاب اسلامی به وسیلهی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.»
(مرکز اسناد، خاطرات #سیدعلی_خامنهای )
_در بیست و هفتم دیماه، سالروز شهادت شهید سیدمجتبی نواب صفوی،
دستنوشتهای از #رهبر_انقلاب را که در تجلیل از این شهید بزرگوار نگاشته شده است، منتشر میکند
«بسمهتعالی
سلام بر آن پیشاهنگ جهاد و شهادت
در زمان ما.
سیدعلی خامنهای»
#اللهم_صلعلی_محمدو_آلمحمد_وعجل_فرجهم
_روایتی از دیدار #رهبرانقلاب در دوران نوجوانی با #شهید_نواب_صفوی :
سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید.
پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود.
از کنار حجرههای مدرسه به راه افتاد.
با همه خداحافظی و معانقه کرد.
هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدستهی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت.
آنگاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجدهاش و کلمات تشهدش شنیدنی بود.
نمازش که تمام شد، باز راهافتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد.
به درِ مدرسه رسید و از پلههایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل میکرد، بالا رفت.
انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج میزدند. همانجور که رو به خیابان و پشت به مدرسه از پلهها بالا میرفت،
برگشت و گفت: «نُوّاب خاصّ امام زمان باشید.»
با این جملهاش طلاب را به عظمت راه و کاری که در پیش داشتند، متوجه میساخت.
سپس چند پلهی دیگر بالا رفت و باز روی خود را سمت طلاب برگرداند و گفت:
«در تهجّدها دعا کنید.»
•|این سخن را طوری ادا کرد که گویی بنا را بر این نهاده که همگان اهل تهجدند و بنابراین بهتر است که در تهجدها دعا کنند.|•
اینهمه شور و بیباکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود:
«همانوقت جرقههای انگیزش انقلاب اسلامی به وسیلهی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.»
(مرکز اسناد، خاطرات #سیدعلی_خامنهای )
_در بیست و هفتم دیماه، سالروز شهادت شهید سیدمجتبی نواب صفوی،
دستنوشتهای از #رهبر_انقلاب را که در تجلیل از این شهید بزرگوار نگاشته شده است، منتشر میکند
«بسمهتعالی
سلام بر آن پیشاهنگ جهاد و شهادت
در زمان ما.
سیدعلی خامنهای»
#اللهم_صلعلی_محمدو_آلمحمد_وعجل_فرجهم
۶.۸k
۲۷ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.