شیر شد هر کس کنارت خط بکش بر باورش

شیر شد هر کس کنارت، خط بکش بر باورش
سکه  را  این  بار  برگـردان  به  روی  دیگرش

دور خود چرخید، در راه تو هر کس پا گذاشت
دایــره فرقــی ندارد ایـــن سرش با آن سرش

گاه در هر حالتی یکرنگ بودن خوب نیست
مثل تقویمی که با تو زرد شد سرتاسرش

حال تو چون حرکت تقویم سال شمسی است
اولش  با  روی  خوش  می آیی  اما  آخـرش...

قهر در اوج یکی بودن هم آری ممکن است
مثــل روحی کـــه نگنجد در وجـــود پیکرش

مومنم کردی به عشق و جا زدی تکلیف چیست؟
بر مسلمانـــی کـــه کافـــر می شود  پیغمبرش




#جواد_منفرد
دیدگاه ها (۸)

کاش می‌دانستی تکرار #توبرایم چقدر زندگی بخش استدرست مانند نف...

در دیگران می جویی ام اما بدان ای دوست اینسان نمی یابی ز من ح...

خود را اگرچــــــه سخت نگه داری از گناهگاهی شرایطی است که نا...

زنی به هیأت دوشیزه های دربار استکه چشم روشنِ او قهوه های قاج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط