صبح و یک فنجان پر از اشعار ناب

دیدگاه ها (۰)

در مویرگ‌های چشمانش ، خودم را دیدم !به آغوش کشیدن از این نزد...

سیعوضك لانك رضيتفي وقت لم يكن عليك رضا سهلاخدا بابت اون روزا...

•در‌چشمهایَش‌،خدایِ‌کوچکی‌ساکن‌است...میپرستمش!#عاشقانه_ستاره...

- همه‌یِ زخم‌هایِ منکه از سالیان جراحت یافته‌اندکنارِ فنجانِ...

#صبحانه_عالی_کبد_پسندفرنی یا حریره بادام (با شیر ولرم، آرد ب...

من به یک خونه قدیمی تعلق دارم..به یک خونه آجر نمای قدیمی با ...

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط