کاش می صبح

‍ ‍ کاش میﺷﺪ ﯾﮏ صبح

ﮐﺴﯽ ﺯﻧﮓ ﺧﺎﻧﻪ‌ﻫﺎﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ ﺑﮕﻮﯾﺪ:

ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ِﭘـُر ﺁﻣﺪﻩﺍم ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ

ﺑﺎ ﻗﻠﺐﻫﺎﯾﯽ ﺁﮐﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻋﺸﻖﻫﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ

ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﻮﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦها ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ

ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺮﻭﻡ

صبحتون بخیر
دیدگاه ها (۱۶)

هر ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻨﺰلۀ ﯾﮏﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺷﻤﺎﺷﮑﻮﻓﺎ ﻣﯽﺷﻮﺩﺩﺳﺘﺎ...

من یک روز! دلم را مجاب خواهم کردبه رایزنی با تمام احساسات شو...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خدایم ببخش هر ...

برای همه مان، یک روزهایی هستند که می نشینیم کنج اتاق و همانط...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط