رمان:عشق همیشگی:)(p1)

سلام...رمان و بالاخره آپلود کردم امیدوارم لذت کافی رو ازش ببرید البته هنوز اولشه!
.....................................
شخصیت ها:آرشین_پدری_مالریا_فرناندو_فران و...
ژانر:عاشقانه_درام_تراژدی...
........................
سلام من آرشینم یه دختر ساده که برای ادامه تحصیل اومده خارج از کشور:)من به قاره ای دیگه سفر کردم و الان اروپا هستم کشور اسپانیا...من 20 سالمه دانشگاه میرم و داخل یه رستوران کار میکنم(مستقلم)...
یه روز دوست آرشین(مالریا)تصمیم میگیره بلیط نیوکمپ تهیه کنه(برای بازی بارسلونا)پس به آرشین هم میگه که بیاد آرشین هم قبول میکنه...
اون روز فرا میرسه.
(بیرون استادیوم)
آرشین:زنگ بزنم مالریا کجاس دیر کرده الان بازی شروع میشه.
عه الو مالریا کجایی بازی داره شروع میشه...
مالریا:آرشین ببخشید من نمیتونم بیام تو خودت بازی رو برو ببین:)
آرشین:عه چرا مگه چیشده؟(بووووق)الو عههههه...
قطع کرد...مشکلی نیست خودم میرم.
(10 دقیقه بعد)
آرشین وارد استادیوم میشه و اون زمین فوتبال قشنگ و استادیوم پر از هوادار و میبینه...
آرشین:واقعا قشنگه اینجا حیف مالریا نیست ببینه...
یهو چش آرشین به پدری میخوره.هافبک جوون بارسا.
(آرشین عاشق پدریه)
آرشین غرق در نگاهش میشه که یهو نگای پدری هم به آرشین میخوره!آرشین صورتش و برمیگردونه(خجالتیه)...
(بازی شروع میشه)
آرشین هم فقط تشویق میکنه اون 2 ساعت بازی رو...
فقط چشش دنبال یک نفره!آره پدری چشش دنبال پدریه:)
(بازی تموم میشه)
آرشین داره از استادیوم بیرون میاد که صدای یک نفر باعث ایستادن آرشین میشه...
(ادامه دارد...
..............
#رمان
#پدری
#بارسا
#رمان_عاشقانه
#رمان_تراژدی
#رمان_درام
#رمان_بارسا
#رمان_پدری
#بارسلونا
#رمان_عشق_همیشگی
#رمان_پدری_آرشین
#Pedri
#فوتبال
#عاشقانه
#غمگین
دیدگاه ها (۹)

چاویلت دنیامه:)arshin_Pedri

فداتشم شوهرم:)arshin_Pedri

منم عاشق...arshin_Pedri

این عشق شد زندان من:)arshin_Pedri

love Between the Tides³⁵تهیونگ: عاشق کی؟ ا/ت: توتهیونگ: من؟ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط