هی فکر می کنم که چگونه چرا چطور

هی فکر می کنم که چگونه؟ چرا؟ چطور؟
من ســالهاست گریـه نکردم، شما چطور؟

من سالهاست عاشق چشمی نبوده ام
حــالا نــگاه کن من ِ پــــر ادّعـــا چطور...؟ بگذشتـم از غرورم و با چشـم هـای خیس
ساکت نشسته ام که بفهمم تو را چطور

وصفت کنــم الهـه ی پنهــان میــان شعـر
شیطان بخوانمت؟ نه... فرشته؟ خدا چطور؟

این کــوچــه هــا بــه غربتـم اقرار می کنند
اینـهــا کــه دیـده انـد بــه دیـــوارهـا چطور

هی فکر می کنم که چه شد عاشقت شدم؟
هی فکر می کنم که چرا؟ کی؟ کجا؟ چطور؟




مجیدترکابادی
دیدگاه ها (۶)

چاره عشق سکوت است که بلوا نشودمشت عاشق ابدا پیش کسی وا نشودد...

برد آرام دلم، یار دلارام کجاست؟آن دلارام که برد از دلم آرام ...

جیرجیرکها یک کلمه بیشتر ندارند با همان یک کلمه هم بی شک چیزی...

تمام شهرمان تغییر کردهدلم در خاطراتم گیر کردهبزرگی نوجوانی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط