ملودیتلخ

ملودی_تلخ🍷
Part: 62
پنج ماه گذشته بود و هنوز فراموشش نکرده بودم
پیجشو هر روز چک میکرد و با وجود اینکه سه تا پست گذاشته بود فالوراش میلیونی بودن
با وجود این همه طرفدار و دختر چه انتظاری داشتم؟

همین که دیدمش و رفتم تو خونش و ملافه های تختشو گند زدم خودش خیلی حرفه

خواهرم یوجونگ رو خواب کردم و مشغول تمیز کردن کارای خونه بودم

اجاره خونه رو نداده بودم و مطمئن بودم که فردا میاد و ازم کرایشو میخواد
نداشتم....
همه چیزمو فروخته بودم
و فقط یه گردنبند از مادرم باقی مونده بود

ارزشمند بود... چطور. بفروشمش
حقوقمو نداده بودن و جایی که کار میکردم ورشکست شده بود

فردا باید دنبال کار جدید میگشتم و به رئیسم سر میزدم تا شاید بتونم حقوقمو ازش بگیرم

با صدای زنگ در به خودم اومدم
درو که باز کردم مرد خیلی مستی با چند تا مرد هیکلی پشت سرش وایستاده بودن

مرد بوی بدی میداد
تاسرشو اورد بالا متوجه....
اون تهیونگه.....

༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۰)

ملودی_تلخ🍷Part:63بشدت بوی بدی میداد بادیگاردش با عصبانیت بهم...

ملودی_تلخ🍷Part: 64+بسه مرتیکهیه لحظه مکث کرد بعد دوباره زد ز...

اکسو نفر اوله 😲بلک پینک دوم 😲بی تی اس سوم 🙁لطفا به بی تی اس ...

لینک ری گیری بین کیپاپ 2025باز اومده و Btsعقبههه زود برین ری...

4:Amityville Horror Houseخانه ترسناک امیتویلدر حالی که به کا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط