درراه به خواهرت عجب سخت گذشت

درراه به خواهرت عجب سخت گذشت
زینب شده بود جان به لب سخت گذشت
همراه سپاه بی ادب سخت گذشت
با خولی بی اصل و نسب سخت گذشت

زنجیر به پای زخمی و دستم بود
دور و بر من نگاه نامحرم بود

✍ سید پوریا هاشمی
دیدگاه ها (۲)

هرچند به اقتدار،گریان رفتمهر سمت که شد بی سرو سامان رفتمدر ش...

هر قطره روان به سوی دریا شده است راهی حرم به اذن مولا شده اس...

چه کرده ای که جهانی به تو یقین دارد؟برای دیدنِ تو، شوقِ اینچ...

چهل روز گذشت و میهمان آمده استبر پیکر من دوباره جان آمده است...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط