مگه من چی خواستم
مگه من چی خواستم ؟
-خوب قشنگم بریم خونه یا دوست داری جای دیگه ی هم بریم
&نه دیگه تیر وقته بریم خونه
-باشه
(خونه)
&اخیش بلاخره رسیدیم
-اره ترافیک خیلی سنگین بود
&مرسی داداش حالم خیلی بهتر شد(بغلش میکنه)
-مگه حالت بد بود
&نه اما دلم گرفته بود ولی الان دیگه خیلی حالم خوبه
-خیلی خوشحالم که حالت خوبه فرشته کوچولوی من
& ولی هنوزم باورم نمیشه که یه ماه دیگه قراره برم برای تمرین
-من مطمعنم تو از پسش بر میای
& امیدوارم
- داداشی بشین غذارو گرم کنم
&شما خسته شدین من انجامش میدم
-نه بشین میخوام اون همه بی توجهی هام رو جبران کنم برات
& هر طور شما میخواین
-خوب بیا پرنسس
&اوو چه خوب شده ظهر خیلی گشنم بود توجه نکردم به طعمش
-نوش جونت ماه من
&بلاخره من ماه شمام یا ستاره؟
-تو دنیای منی(لپشو محکم میبوسه)
&واقعا خوش به حال همسر ایندتون
-چرا
&چونکه شما رو داره
-اما من قرار نیست ازدواج کنم
&من نمیخوام مزاحم ایندتون شم پس لطفا اگه عاشق شدین باهاش ازدواج کنید
-من عاشق شدم
& عه جدی کیه اون خانم خوشبخت
-اون تویی
&چی
-من چهارده سال پیش عاشق شدم اونم عاشق فرشته ی به اسم آدا
&وای داداش شما خیلی خوبین(میره تو بغلش)
-اخ قروبنت برم(محکم بغلش میکنه و میبوستش)
&خوب داداش میگم دیر وقته دیگه بریم بخوابیم
-بریم خوشگلم
&خوب دیگه شب بخیر داداش
-کجا تو امشب پیش من میخوابی
& چی چرا
-دوست نداری
& چرا چرا دوست دارم اما خوب تعجب کردم
-بیا بریم
&باشه
-خوب قشنگم بیا بغلم ببینمت
& چشم (رفت رو تخت دراز کشید و شوگا رو بغل کرد)
- بخواب خوشگلم امروز خیلی خسته شدی
&چشم
-ادا اینو بدون که تا ابد قراره پیشت باشم و هر روز و هر شب بپرستمت
&منم به شما قول میدم همیشه مثل یه تکیه گاه و حامی براتون باشم
- خیلی دوست دارم(محکم بغلش میکنه و سرشو میبوسه)
&منم همینطور
💫خوب داستان برای ما تموم شد اما این تازه شروع ماجرا برای شوگا و آدا بود آدا توی اون اردو شرکت کرد و توی مسابقه ی کشوری مدال طلا گرفت و شوگا هر روز بیشتر از قبل عاشق خواهر کوچولوش شد💫
-خوب قشنگم بریم خونه یا دوست داری جای دیگه ی هم بریم
&نه دیگه تیر وقته بریم خونه
-باشه
(خونه)
&اخیش بلاخره رسیدیم
-اره ترافیک خیلی سنگین بود
&مرسی داداش حالم خیلی بهتر شد(بغلش میکنه)
-مگه حالت بد بود
&نه اما دلم گرفته بود ولی الان دیگه خیلی حالم خوبه
-خیلی خوشحالم که حالت خوبه فرشته کوچولوی من
& ولی هنوزم باورم نمیشه که یه ماه دیگه قراره برم برای تمرین
-من مطمعنم تو از پسش بر میای
& امیدوارم
- داداشی بشین غذارو گرم کنم
&شما خسته شدین من انجامش میدم
-نه بشین میخوام اون همه بی توجهی هام رو جبران کنم برات
& هر طور شما میخواین
-خوب بیا پرنسس
&اوو چه خوب شده ظهر خیلی گشنم بود توجه نکردم به طعمش
-نوش جونت ماه من
&بلاخره من ماه شمام یا ستاره؟
-تو دنیای منی(لپشو محکم میبوسه)
&واقعا خوش به حال همسر ایندتون
-چرا
&چونکه شما رو داره
-اما من قرار نیست ازدواج کنم
&من نمیخوام مزاحم ایندتون شم پس لطفا اگه عاشق شدین باهاش ازدواج کنید
-من عاشق شدم
& عه جدی کیه اون خانم خوشبخت
-اون تویی
&چی
-من چهارده سال پیش عاشق شدم اونم عاشق فرشته ی به اسم آدا
&وای داداش شما خیلی خوبین(میره تو بغلش)
-اخ قروبنت برم(محکم بغلش میکنه و میبوستش)
&خوب داداش میگم دیر وقته دیگه بریم بخوابیم
-بریم خوشگلم
&خوب دیگه شب بخیر داداش
-کجا تو امشب پیش من میخوابی
& چی چرا
-دوست نداری
& چرا چرا دوست دارم اما خوب تعجب کردم
-بیا بریم
&باشه
-خوب قشنگم بیا بغلم ببینمت
& چشم (رفت رو تخت دراز کشید و شوگا رو بغل کرد)
- بخواب خوشگلم امروز خیلی خسته شدی
&چشم
-ادا اینو بدون که تا ابد قراره پیشت باشم و هر روز و هر شب بپرستمت
&منم به شما قول میدم همیشه مثل یه تکیه گاه و حامی براتون باشم
- خیلی دوست دارم(محکم بغلش میکنه و سرشو میبوسه)
&منم همینطور
💫خوب داستان برای ما تموم شد اما این تازه شروع ماجرا برای شوگا و آدا بود آدا توی اون اردو شرکت کرد و توی مسابقه ی کشوری مدال طلا گرفت و شوگا هر روز بیشتر از قبل عاشق خواهر کوچولوش شد💫
- ۱۲.۶k
- ۲۲ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط