شکار کرده ای دلم همین دل یگانه را

شکار کرده ای دلم، همین دل یگانه را
بگیر و جمع کن ببَر، بساط دام و دانه را
خیال باز دیدنت به خلسه می رساندم
بیا به خاطر دلم، تو جور کن بهانه را
سر تو جنگ سرد شد، میان عقل و عشق من
خدا کند فرشته ای بگیرد این میانه را
شمیم شعر من تویی، بهار هر ترانه ام
من از تو دارم اینهمه، تغزل شبانه را
نگاه توست قافیه، لبت ردیف می شود
من این وسط وسیله ام، بگو تو این ترانه را
تو شاعری و شعر من، کم است پیش طبع تو
ببخش این جسارت و کلام ناشیانه را💐 💓
دیدگاه ها (۱)

بوی تنت رااز واژه هایت عشق رااز صدایتشور نیاز رااز ناز نگاهت...

نفسـی بخـند بـا مـنکـه هــوای نَـفَــسمبـی «تــو» پـس است

در کوچه های پاییزی شهرزیر رقصِ درختان بخوان قصه ی نابِ عاشقی...

تپش های قلبم سوی بینهایت می رود...همانجا که "تو"زمزمه می کنی...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

احمد باغینشی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط