پارت دوم
پارت دوم
÷هینن(ترسیده)برو بیرون
×رقصیدن با اون عوضی خوش گذشت ؟
÷تو ربطی نداره
×اوه باشه بهت میفهمونم که به من چه ربطی داره .
(دستش روی دستگیره در چرخید و در رو قفل کردن و دختر رو به سمت دیوار هل داد و اونو بین خودش و دیوار محاصره کرد )
÷تو بهم خیانت کردی، تو اونو جلوی من بو... .
(حرفش با قرار گرفتن لب اون نصفه موند )
×من چیکار کردم؟ (نیشخند)
÷تو اونو .....
(و اون دوباره حرفش رو نصفه گذاشت )
×من مست بودم میفهمی ، من خودم نبودم لعنتی اینو بفهم
÷نمیخوام ببینمت
×اوه چقدر نترس شدی
÷برو بیرون
×اوه لیدی اتفاقا قراره امشب توی یکی از همین اتاقا ترتیبتو بدم .
÷(جیغ) برو بی...
*حرفش با سیلی که خورد بازهم نصفه موند(🗿)
(پسر دست اونو گرفت و به سمت یکی از اتاقا برد)
×ویو
میخواستم فرار کنم که صدای قفل در رو شنیدم، بدنم یخ کرده بود؛ با چهره ی عصبی برگشت کنارم و به سمت میز وسط اتاق هولم داد ؟؟چرا میز حالا؟
÷جیکتو بشنوم دوقلو حاملت میکنم فهمیدی؟
×اومم باشه
(بچه ها من چندشم میشه اسمات مینویسم🗿🐄 پس گذر میکنیم خودتون تصور کنین)
ویو×
در حال بستن زیپ شلوارش بود ، که نگاهش به من افتاد
×شانس اوردی
÷چ..چرا
×اگه مقاوت میکردی همینجا پارت میکردم
÷هعی اونی که گذاشت رفت تو بودی
به سمتم اومد و چونم رو بالا گرفت
×من یبار یه خری رو بوسیدم تو توی این مدت برای اینکه حرص منو در بیاری با چند نفر گرم گرفتی ؟ خودتو به چند نفر مالوندی؟
بهت لقب هر*زه بدم ؟ همینجا ولت کنم؟
÷ولی مقصر اصلیش تو بودی، اون موقع که من به کمکت نیاز داشتم اونجوری جوابمو دادی و ولم کردی .
÷هینن(ترسیده)برو بیرون
×رقصیدن با اون عوضی خوش گذشت ؟
÷تو ربطی نداره
×اوه باشه بهت میفهمونم که به من چه ربطی داره .
(دستش روی دستگیره در چرخید و در رو قفل کردن و دختر رو به سمت دیوار هل داد و اونو بین خودش و دیوار محاصره کرد )
÷تو بهم خیانت کردی، تو اونو جلوی من بو... .
(حرفش با قرار گرفتن لب اون نصفه موند )
×من چیکار کردم؟ (نیشخند)
÷تو اونو .....
(و اون دوباره حرفش رو نصفه گذاشت )
×من مست بودم میفهمی ، من خودم نبودم لعنتی اینو بفهم
÷نمیخوام ببینمت
×اوه چقدر نترس شدی
÷برو بیرون
×اوه لیدی اتفاقا قراره امشب توی یکی از همین اتاقا ترتیبتو بدم .
÷(جیغ) برو بی...
*حرفش با سیلی که خورد بازهم نصفه موند(🗿)
(پسر دست اونو گرفت و به سمت یکی از اتاقا برد)
×ویو
میخواستم فرار کنم که صدای قفل در رو شنیدم، بدنم یخ کرده بود؛ با چهره ی عصبی برگشت کنارم و به سمت میز وسط اتاق هولم داد ؟؟چرا میز حالا؟
÷جیکتو بشنوم دوقلو حاملت میکنم فهمیدی؟
×اومم باشه
(بچه ها من چندشم میشه اسمات مینویسم🗿🐄 پس گذر میکنیم خودتون تصور کنین)
ویو×
در حال بستن زیپ شلوارش بود ، که نگاهش به من افتاد
×شانس اوردی
÷چ..چرا
×اگه مقاوت میکردی همینجا پارت میکردم
÷هعی اونی که گذاشت رفت تو بودی
به سمتم اومد و چونم رو بالا گرفت
×من یبار یه خری رو بوسیدم تو توی این مدت برای اینکه حرص منو در بیاری با چند نفر گرم گرفتی ؟ خودتو به چند نفر مالوندی؟
بهت لقب هر*زه بدم ؟ همینجا ولت کنم؟
÷ولی مقصر اصلیش تو بودی، اون موقع که من به کمکت نیاز داشتم اونجوری جوابمو دادی و ولم کردی .
- ۳.۷k
- ۲۲ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط