باران

باران
میراث خانوادگی ما بود؛
کوچک که بودم
از سقف خانه ی ما میچکید،
بزرگ که شدم
از "چشمانم"
#حسین‌پناهی
دیدگاه ها (۱)

حرف که می زنی انگار سوسنی در صدایت راه می رود حرف بزن می خوا...

‌‏بی‌تـو #شب‌های‌من تماشایی‌سٺمـ🌙 ـاه غَمگیݩ مَݧ، #دلٺ‌روشݩ....

می‌گویی دوستم داری و این دوستت دارمِ تو، توی هوا میچرخد و آن...

امشب تمام حوصله ام را در یک کلام کوچک در توخلاصه کردم: ای کا...

اگر حق هست حرقش لایک بزن تو کامنت ها بگو که حق هست

خانه ی هانافو ۷ :باران می‌بارید. آیزتسو غمگین‌تر از همیشه بو...

لایک و بازنشر فراموش نشه دوست عزیز❤️

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط