من از فاصله بدم میاداز راه

من از فاصله بدم میاد،از راه
از اینکه باید سوار هواپیما شی،
یا کمربندتو ببندی و پاتو بذاری رو گاز و چند ساعت بعد برسی به جایی که براشی...
من بدم میاد از اینکه اینجا آفتاب الان غروب میکنه،
اونجا نیم ساعت دیگه...
بدم میاد از اینکه باید هرروز به هواشناسی گوش بدم و شب قبل خواب یادآوری کنم که چتر یادت نره ها بارونیه اون شهر لعنتی فردا...
من از اینکه باید بپرسم تا بفهمم غذا خوردی یا نه نفرت دارم...
از اینکه از آنلاین نبودنت باید بفهمم خوابت برده...
از اینکه هروقت دلم خواستت نمیتونم بغلت بگیرم و یهو وسطِ کار که هوات میزنه به سرم و مجبورم میکنه مرخصی بگیرم نمیتونم چای عصرونمو با تو بخورم،بیزارم...
من از فاصله متنفرم،
از اینکه فاصله دیدنامون اونقدر میشه که باید تو خیالم تجسمت کنم
از اینکه انقدر دوری که خطای دستاتو یادم میره،
من از فاصله بدم میاد،
از دور بودن ازت،
از ندیدنت تو هر دقیقه و هر ثانیه،
از نداشتنت اینجا تو بغلم،
من از این شهرایی که بینمونه،
از این عوارضیا که تو رو دور میکنن ازم،
از این آسمونی که اینجا صافه و اونجا ابره،
از این زمینی که اینجا امن و اونجا میلرزه
متنفرم ...
دیدگاه ها (۳۸)

میگن تنهایی پوست ادم رو،کلفت میکنه!راست میگن...دیدی یه سری ه...

- تاحالا گریه کردی؟+ اره . چطور؟!- دیدی یه قطره اشکو که میفت...

پست در خؤاستے ..@_.Sofia._.انسآنیت ینی حتی اگر یڪیو نمیشناسی...

از خواب برگشتم به تنهاییپل میزنم از تو به زیباییچشمامو میبند...

میخوام کاسه شعر بگم، کاسه شعربراتون سوال شده که چرا همش اپدی...

لایو ویورس جونگکوک:🐰🐰اوکی~! لطفاً بهم بگید~! چطوری شروع کنم؟...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط