از آغوشی برمیردم

"از آغوشی برمیڪَردم"
ڪه جنڪَلی را...
به آتش ڪشیده
و در شعله‌هاے تنش
بال بال می‌زند سینه سُرخ خواهش
با لبهایی آغشته به انار
     و بوسه‌هایی ڪه هرڪَز
                     از دهان‌ نمی‌افتند...!!
دیدگاه ها (۰)

بیا اسم تو را،بگذاریم بارانو من بے چتر ،،در صداے خنده‌ هایت،...

سپندارمذگان مبارک🌹💫جشن سپندارمذگان روز گرامیداشت زنان در ایر...

پا بـه پایت عاشقانه این همه راه  آمدمغافل اما همچو یوسف بر ل...

فقط راه رفتن خرگوشه 😊

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط