یک خانمی باردار بود!
یک خانمی باردار بود!
و اصرار بر سفر #کربلا...
همسرش بهش گفت بیا و نریم کربلا؛
ممکنه بچه از دست بره...
.
کربلا رفتند...
حال خانم بد شد!
و دکتر گفت بچه مرده...
این خانم با آرامش تمام گفت درست میشه!!!
.
فقط کارش اینه که برم کنار ضریح امام حسین...
بعد خودشان هوای ما را دارند!
.
در کنار ضریح امام حسین بعد از #اشک ، بیحال شد و خوابید!
خواب دید که بانویی یه بچه را توی بغلش گذاشته!!
از خواب بلند شد...
.
و بعد ملاقات دکتر؛
دکتر گفت این بچه همان بچهای که مرده بود نیست!!
معجزه شده...
.
.
می دونید این خانم کیه؟
مادر #حاج_ابراهیم_همت !!
که وقتی سر بچهاش جدا شد در #طلاییه...
و خواستن پیکر را داخل #قبر بگذارن؛
به #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها گفت:
خانم #امانتی تان را بهتان برگرداندم...
روایت:حاج حسین یکتا
و اصرار بر سفر #کربلا...
همسرش بهش گفت بیا و نریم کربلا؛
ممکنه بچه از دست بره...
.
کربلا رفتند...
حال خانم بد شد!
و دکتر گفت بچه مرده...
این خانم با آرامش تمام گفت درست میشه!!!
.
فقط کارش اینه که برم کنار ضریح امام حسین...
بعد خودشان هوای ما را دارند!
.
در کنار ضریح امام حسین بعد از #اشک ، بیحال شد و خوابید!
خواب دید که بانویی یه بچه را توی بغلش گذاشته!!
از خواب بلند شد...
.
و بعد ملاقات دکتر؛
دکتر گفت این بچه همان بچهای که مرده بود نیست!!
معجزه شده...
.
.
می دونید این خانم کیه؟
مادر #حاج_ابراهیم_همت !!
که وقتی سر بچهاش جدا شد در #طلاییه...
و خواستن پیکر را داخل #قبر بگذارن؛
به #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها گفت:
خانم #امانتی تان را بهتان برگرداندم...
روایت:حاج حسین یکتا
۱.۵k
۱۴ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.