🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
#ازدواج_اجباری
پارت 20
جیمین: نه چاگیا
جیمین: لعنتی همش تقصیر توعه هرزه هست هر جا میری یه دردسر با خودت میاری مثل اینکه خیلی بهت رو دادم نه تو باید بمیری حق مردن رو داری (دادو به ا.ت سیلی میزنه)
ا.ت: (سکوت و بغض و عصبانیت)
جیمین:هوی هرزه ادای ضعیفا رو در نیار میخوای بمیری هه تو باید بمیری(پوزخند)
جیمین میخواست بیاد از موهای ا.ت بگیره که
ا.ت: بسه ازت خسته شدم هر چی میشه تقصیر منه تا کی باید اینطوری زندگی کنم همیشه حسرت اینکه بغلت کنم رو میکشیدم همیشه سختی میکشیدم مگه من چیکار کردم بگو لعنتی مت مگه چیکار کردم ازت خسته شدم بزا بمیرم چرا اون دفعه که داشتم خودکشی میکردم نداشتی بمیرم چرا راحتم نمیزاری چرا وقتی دوسم نداری نمیزاری برم چرا همیشه عذابم میدی منم عاشقتم دوست دارم بفهم من از کجا میدونستم که زندگیم قراره اینطوری بشه بزا بمیرم بزا برم خواهش میکنم التماست میکنم بزا برم بزا بمیرم راحتم بزار دست از سرم بردار بردارررر(جیغ ، داد، به سینه جیمین ضربه میزنه گریه) فقط بزار برم خواهش میکنم یا بزا بمیرم یا بزا برم امروزم تولدم بود ولی کسی یادش نبود من تازه 19 سالم شده فقط بزار برم التماست میکنم خواهش میکنم (جلو جیمین زانو میزنه و گریه و اروم)
جیمین: ا....ا.ت پا...پاشو لطفا(تعجب و بغض)
(ا.ت میفته زمین و بی هوش میشه)
جیمین: ا.ت ا.ت ا.ت تو چت شد بلند شو مینا آب بیار و زنگ بزن دکتر شخصیم بدو(نگران)
مینا: باشه
جیمین ا.تو میبره رو تخت خودش میزاره
■ وقتی دکتر اومد■
دکتر:...........
ادامه دارد...
#ازدواج_اجباری
پارت 20
جیمین: نه چاگیا
جیمین: لعنتی همش تقصیر توعه هرزه هست هر جا میری یه دردسر با خودت میاری مثل اینکه خیلی بهت رو دادم نه تو باید بمیری حق مردن رو داری (دادو به ا.ت سیلی میزنه)
ا.ت: (سکوت و بغض و عصبانیت)
جیمین:هوی هرزه ادای ضعیفا رو در نیار میخوای بمیری هه تو باید بمیری(پوزخند)
جیمین میخواست بیاد از موهای ا.ت بگیره که
ا.ت: بسه ازت خسته شدم هر چی میشه تقصیر منه تا کی باید اینطوری زندگی کنم همیشه حسرت اینکه بغلت کنم رو میکشیدم همیشه سختی میکشیدم مگه من چیکار کردم بگو لعنتی مت مگه چیکار کردم ازت خسته شدم بزا بمیرم چرا اون دفعه که داشتم خودکشی میکردم نداشتی بمیرم چرا راحتم نمیزاری چرا وقتی دوسم نداری نمیزاری برم چرا همیشه عذابم میدی منم عاشقتم دوست دارم بفهم من از کجا میدونستم که زندگیم قراره اینطوری بشه بزا بمیرم بزا برم خواهش میکنم التماست میکنم بزا برم بزا بمیرم راحتم بزار دست از سرم بردار بردارررر(جیغ ، داد، به سینه جیمین ضربه میزنه گریه) فقط بزار برم خواهش میکنم یا بزا بمیرم یا بزا برم امروزم تولدم بود ولی کسی یادش نبود من تازه 19 سالم شده فقط بزار برم التماست میکنم خواهش میکنم (جلو جیمین زانو میزنه و گریه و اروم)
جیمین: ا....ا.ت پا...پاشو لطفا(تعجب و بغض)
(ا.ت میفته زمین و بی هوش میشه)
جیمین: ا.ت ا.ت ا.ت تو چت شد بلند شو مینا آب بیار و زنگ بزن دکتر شخصیم بدو(نگران)
مینا: باشه
جیمین ا.تو میبره رو تخت خودش میزاره
■ وقتی دکتر اومد■
دکتر:...........
ادامه دارد...
۱۲.۹k
۲۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.