🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
#ازدواج_اجباری
پارت 19
از زبان ا.ت:
رفتم و همه ی کارهایی که گفته بود رو انجام دادم و فرش رو هم عصر شستم که جیمین اومد.
جیمین: میا عزیزم
میا: جیمینا خوش اومدی
جیمین: مرسی چاگیا هوی هرزه
ا.ت: بله ارباب
جیمین:امشب خانوادم میان برا شام براشون شام درست کن
ا.ت: چشم ارباب
جیمین: خب چاگیا بیا ایندفعه میخوام من برات لباس انتخاب کنم
میا: اوکی ددی
جیمین: اوو یه کاری نکن همین الان کارتو بسازم ها
میا: گوه خوردم ددی یعنی جیمینی
جیمین: کیوت من
از زبان ا.ت:
وقتی جیمین به میا اونطوری گفت و جلو من اونجوری رفتار کردند دوباره بغضم گرف ولی من باید تحمل میکردم بیخیال افکارم شدم و رفتم شام درست کردم و همه چی رو آماده کردم.
●پرش زمانی به وقتی که مهمونا اومدن●
پدر جیمین: خب جیمین من وارث میخوام
جیمین: منکه مشکلی ندارم تو چی میا
میا: البته که منم مشکلی ندارم
مینا: زنداداش جونم
میا: جونم
مینا: زهر عقرب کی با تو بود هرزه با ا.ت بودم
میا: جیمینا(لوس)
جیمین: مینا(جدی)
میا: چرا همش هر چی میشه تقصیر منه جیمینا من مگه با ا.ت چیکار کردم(لوس)
ادامه دارد..........
#ازدواج_اجباری
پارت 19
از زبان ا.ت:
رفتم و همه ی کارهایی که گفته بود رو انجام دادم و فرش رو هم عصر شستم که جیمین اومد.
جیمین: میا عزیزم
میا: جیمینا خوش اومدی
جیمین: مرسی چاگیا هوی هرزه
ا.ت: بله ارباب
جیمین:امشب خانوادم میان برا شام براشون شام درست کن
ا.ت: چشم ارباب
جیمین: خب چاگیا بیا ایندفعه میخوام من برات لباس انتخاب کنم
میا: اوکی ددی
جیمین: اوو یه کاری نکن همین الان کارتو بسازم ها
میا: گوه خوردم ددی یعنی جیمینی
جیمین: کیوت من
از زبان ا.ت:
وقتی جیمین به میا اونطوری گفت و جلو من اونجوری رفتار کردند دوباره بغضم گرف ولی من باید تحمل میکردم بیخیال افکارم شدم و رفتم شام درست کردم و همه چی رو آماده کردم.
●پرش زمانی به وقتی که مهمونا اومدن●
پدر جیمین: خب جیمین من وارث میخوام
جیمین: منکه مشکلی ندارم تو چی میا
میا: البته که منم مشکلی ندارم
مینا: زنداداش جونم
میا: جونم
مینا: زهر عقرب کی با تو بود هرزه با ا.ت بودم
میا: جیمینا(لوس)
جیمین: مینا(جدی)
میا: چرا همش هر چی میشه تقصیر منه جیمینا من مگه با ا.ت چیکار کردم(لوس)
ادامه دارد..........
۵.۰k
۲۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.