روزها رفته سال را ورق میزنم

روزهاے رفته ے سال را ورق میزنم
چه خاطراتے ڪه زنده نمے شوند
چه روزها ڪه دلم میخواست تا ابد تمام نشوند
و چه روزها ڪه هر ثانیه اش یڪ سال زماטּ مے برد
چه فڪرها ڪه آرامم ڪرد
#و_چه_فڪرها_ڪه_روحم_را_ذره_ذره_فرسود
چه لبخندها ڪه بے اختیار بر لبانم نقش بست
و چه اشڪ ها ڪه بے اراده از چشمانم سرازیر شد
چه آدم هاڪه دلم را گرم ڪردند
چه چیزها ڪه فڪرش را هم نمے ڪردم و شد
و چه چیزها ڪه فڪرم را پر ڪرد و نشد
چه آدم ها ڪه شناختم
و چه آدم ها ڪه فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشاטּ ..!!!
و چه ، و چه ..

#سهم_یڪ_سال_دیگر_هم_یادش_بخیـــر_میشود

√√ڪاش ارمغاטּ روزهایے ڪه گذشت
آرامشے باشد
از جنس خـــــدا
آرامشـــے ڪه هیچگاه تمـام نشود ..





·
دیدگاه ها (۱)

علـــی لحــــن الدمــع نــــامت عیــــونی اللیـــلو علــــی ...

ﺍﻣﻲ ﺷﻜﺪ ﺣﻨﻴﻨﻪ ﺑﻜﺒﺮ ﺍﻻﺣﺰﺍﻥﺗﻠﻢ ﻫﻤﻮﻣﻨﻪ ﺑﻠﻔﺖ ﻋﺒﺎﻳﺘﻬﺎﺍﻣﻲ ﺷﻜﺪ ﻋﻔﻴﻔ...

خیز برداشته ام به هوای بهآرحال آنکه هنوزهزار زمستان پیش ِ رو...

هر روز با انبوهی از غم‌های کوچکگم می‌شوم در بین آدم های کوچک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط