وزن دنیای ما وزن خاطرات ماست
معلوم است که زندگی ذرهای اجازه نمیدهد که زندگی کنیم. همانطور که آدمها نمیگذارند آدموار بیاییم و بمانیم و برویم. با این همه، در این ادامهی از دستدادنهای بیش از توان و تن، هر که میگوید «چیزی برای از دست دادن ندارم» دروغ بزرگی میگوید. حتی بعد از مرگ خودیترین آدمهای زندگیات. بعد از گم کردن یا به خاک سپردن بزرگترین داراییهای هنرت یا کسب و کارت. بعد دلبریدن از خاک و ریشه و پیوندهای وطنت. بدتر از این که نیست، حتی بعد از فوت پدر یا مادرت باز هم هستند چیزهای که تو اگر از دستشان بدهی انگار بعد از این همه تلاش و تحمل، خورده ارزشی به دست نیاوردهای.
یکی از این همه داراییهای نادیدنی یا سختدیدنی، #خاطرات هستند.
فکر کن ساعتها به پنجره و سقف، چشم دوختهای و غیر از هیچ، هیچ چیز از ذهنت عبور نمیکند. فکر کن به چشمان مادرت در عکس زل زدهای و در هیچ کجای عمرت، در هیچ زمان و مکانی مادرت با ذوق به تو نمیخندد. یا هر چه فکر میکنی به خاطر نمیآوری جانانهترین باران زندگیات در کدام عصر باریدهاست. یا آن لحظهی آرامشی که عمیقتر از تنفس پیرترین درخت شهر نفس کشیدهای کجا بودهاست. فکر کن نام بهترین دوستانت را نمیدانی. نمیدانی در کودکی کدام کفشت را بیشتر دوست داشتهای؟ نمیدانی که عاشق شدهای یا نه؟
پاداش تحمل این همه درد در زنده ماندن خاطرات ماست. خاطره، هر چه کهنهتر گیراتر. بخشی بزرگی از نورِ روح، برق چشم، حرارت حرف و پوست واژها به خاطرات برمیگردد. اصلا وزن دنیای ما وزن خاطرات ماست.
اینها را گفتم که این مهم را بگویم. مهم و اساسی از نگاه نگاهدار خاطرهدوست خودم.
«تو کهنهترین و رفیقترین تنپوش خاطرهی من هستی». باور کن قبل از اینکه این جمله را بنویسم وزنش کردهام. چون اطمینان دارم وزن دردش سنگین است مطمئنم حقیقت دارد.
#جلال_حاجی_زاده
یکی از این همه داراییهای نادیدنی یا سختدیدنی، #خاطرات هستند.
فکر کن ساعتها به پنجره و سقف، چشم دوختهای و غیر از هیچ، هیچ چیز از ذهنت عبور نمیکند. فکر کن به چشمان مادرت در عکس زل زدهای و در هیچ کجای عمرت، در هیچ زمان و مکانی مادرت با ذوق به تو نمیخندد. یا هر چه فکر میکنی به خاطر نمیآوری جانانهترین باران زندگیات در کدام عصر باریدهاست. یا آن لحظهی آرامشی که عمیقتر از تنفس پیرترین درخت شهر نفس کشیدهای کجا بودهاست. فکر کن نام بهترین دوستانت را نمیدانی. نمیدانی در کودکی کدام کفشت را بیشتر دوست داشتهای؟ نمیدانی که عاشق شدهای یا نه؟
پاداش تحمل این همه درد در زنده ماندن خاطرات ماست. خاطره، هر چه کهنهتر گیراتر. بخشی بزرگی از نورِ روح، برق چشم، حرارت حرف و پوست واژها به خاطرات برمیگردد. اصلا وزن دنیای ما وزن خاطرات ماست.
اینها را گفتم که این مهم را بگویم. مهم و اساسی از نگاه نگاهدار خاطرهدوست خودم.
«تو کهنهترین و رفیقترین تنپوش خاطرهی من هستی». باور کن قبل از اینکه این جمله را بنویسم وزنش کردهام. چون اطمینان دارم وزن دردش سنگین است مطمئنم حقیقت دارد.
#جلال_حاجی_زاده
۱۶.۰k
۱۶ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.