احتمالدرصد

#احتمال_۱۰۰_درصد
#پارت_۴
#h_jia
*مینی پارت*

کره ، چند روز بعد ، جی آ

توی فرودگاه منتظر بود و به خروجی های پرواز نگاه میکرد
سعی می‌کرد بین کسایی که میان بست فرندشو پیدا کنه
با دیدنش جیغ خفیفی کشید
به سمت رفت و سفت بغلش کرد
_ کجا بودی دخمل ؟
* تو چرا اصن به من زنگ نمیزنی ها ؟
* نکنه منو فراموش کردی
و شروع کرد به گریه فیک
که البته بیشتر مثل خنده بود
_ یاااااا
_ تویی که هیچوقت به من زنگ نمیزنی
_ چرا خبر اومدنتو زنگ نزدی بگی ؟ فقط پیام دادی ؟
* امممممممم..... امممم.... امممممممممممممم...
* نمیدونم
_ ماشالا
* حال و اوضاعتون با اون بنده خدا چطوره ؟
_ باز تو چه خبر جدیدی شنیدی
بست فرندش با میلاد دوست بود
شاید بشه گفت حتی باهم رابطه داشتن
اما جی آ حتی یبار به میلاد نگفت که چندساله رو بابک کراش داره
"چقدر شد واقعا ؟ ۶ سال ؟ ۷ سال ؟"
با صدای اشیدو بست فرندش از افکارش بیرون اومد
* میلاد بهم گفت قراره با بابک برن شیراز
_ جداااا؟
* منم گفتم صبر کنن تعطیلات بهار شروع شه که ما هم باشیم
_ دختر تو دیوونه شدی ؟ چرا همچین چیزی گفتی بهش
* فکر کنم تو دیوونه شدی ! نمیخای کراشتو از نزدیک ببینی ؟
_ فقط نمیخام شر درست شه
_ از میلاد بپرس ببین بهنام هم میاد یا نه دوست دارم اونم ببینم
* باشه میپرسم
و از فرودگاه بیرون اومدن...

ویسگون پدصگ اپ نمیکنه ㅠㅠ
۵ تا لایک برای پارت بعد
☆ادامه دارد☆
دیدگاه ها (۵)

#احتمال_۱۰۰_درصد #پارت۵#h_jiaصفحه چت اشیدو و میلاد "سلام میل...

#احتمال_۱۰۰_درصد #پارت_۶#h_jiaایران ، خونه بابک داشت وسایلشو...

#احتمال_۱۰۰_درصد #پارت_۳_نیم*مینی پارت*#h_jiaایران ، خونه با...

#احتمال_۱۰۰_درصد #پارت_۲#h_jiaروز بعد ، مدرسه پسرک ریز نقش ب...

پارت ۱۹ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط