لب تو کهنه شرابی است که خیام ندید

لب تو کهنه شرابی است که خیام ندید

چه کنم باده انگور و... لب شط شراب !!!


من ز چشمان خمار تو شراب آلودم ...


یکشبی باده خورم باده خورم مست خراب
دیدگاه ها (۵)

سوز عشقی کو که رسوای جهان سازد مرا بی نیاز از ...

تو نفس نفس بر این دل هوسی دگر گماریچه خوش است این صبوری چه ک...

آغوشی باشو مرا به اندازه ی تمام اشتباهاتم بغل کنبدون آنکه حر...

درگلدان زندگی گل عشق بکارگل دوستیگل صداقتگل محبتگل مهربانیخو...

در حسرتم که با تو دمی گفت و گو کنمشاید به سحر عشق، ترا زیر و...

در حسرتم که با تو دمی گفت و گو کنمشاید به سحر عشق، ترا زیر و...

در حسرتم که با تو دمی گفت و گو کنمشاید به سحر عشق، ترا زیر و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط