در حسرتم که با تو دمی گفت و گو کنم

در حسرتم که با تو دمی گفت و گو کنم
شاید به سحر عشق، ترا زیر و رو کنم

انگور جان خود بفشارم درون خم
تا از شراب عشق به کام سبو کنم

گر آبروست قیمت عاشق شدن بگو
حاشا اگر دریغ ، من از آبرو کنم

هر آنچه را که می طلبی، از صمیم قلب
با هرنفس برای تو من آرزو کنم

در آرزوی هرچه که هستی در این جهان
لب تر کنی تمام جهان جستجو کنم

آماده ام که گر تو بخواهی نماز عشق
با خون و اشک بهر نمازم وضو کنم

جان مرا بخواه که در دم فدا کنم
اما نگو به دوری جانانه خو کنم

اکنون امیدوار به لطف و (#وفا)ی دوست
من آمدم که وصل تو را آرزو کنم...🦋🦋


#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

از شادی جهان غم دلدار خوشترستاین است آن غمی که ز غمخوار خوشت...

شورِ شیرین لبت مانندِ دریایِ شراب...ساغر جان مرا لبریز کرد ا...

تقدیم به ساحتِ مقدسِ چشمانت جانانم:😍🧿حریر چشم مست تو،جلوه گر...

از تو سکوت مانده و از من، صدای توچیزی بگو که من بنویسم به جا...

در حسرتم که با تو دمی گفت و گو کنمشاید به سحر عشق، ترا زیر و...

در حسرتم که با تو دمی گفت و گو کنمشاید به سحر عشق، ترا زیر و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط