دهن از یاد تو چون غنچه معطر میگشت

دهن از یاد تو چون غنچه معطر می‌گشت
سینه از مهر تو چون صبح منور می‌شد
بنشستم که فراقت به قلم شرح دهم
شرح می دادم و طومار به خون تر می‌شد
دیدگاه ها (۲)

تو سراب موج گندم ، تو شراب سیب داریتو سر فریب – آری! – تو سر...

تا عطر تنت اینجاست، نبضم به تو وابسته ستبا بوی نفسهایت، جانا...

نگاه تــــــومــرا عاشق تر از پیــش می کندچه معجــونی می شود...

تابستانفصل چیدن عاشقانه های من از #تُ ست ...

شنبه صبح ها را می سپارم به نگاه تودست می گذارم روی سینه وسلا...

‍ هرکه ما دلدادگان را سرزنش ها می کندروز وشب این قصه را تکرا...

⚠️دود شد ، خشک شدسوخت شد همه‌اش،خاک شد همه جاشهرشب با یه درد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط