عجب سروی عجب ماهی عجب یاقوت و مرجانی

...
عجب سروی، عجب ماهی، عجب یاقوت و مرجانی
عجب جسمی، عجب عقلی، عجب عشقی، عجب جانی

ز حد بیرون به شیرینی، چو عقل کل بره بینی
ز بی‌خشمی و بی‌کینی، به غفران خدا مانی

به هر چیزی که آسیبی کنی، آن چیز جان گیرد
چنان گردد که از عشقش بخیزد صد پریشانی

دهان عشق می‌خندد، دو چشم عشق می‌گرید
که حلوا سخت شیرینست و حلواییش پنهانی

#مولوی
#گل
#ایران_زیبا
#صبح_پاییزی در مجموعه فرهنگی، تفریحی "طلائیه" تبریز
#عجب #سروی #ماهی #یاقوت #مرجان #جسم #عقل #عشق #جان #بیرون #شیرینی #بی_خشم #بی_کینه #غفران #خدا #آسیب #برخیز #پریشانی #دهان #خنده #چشم #گریه #حلوا #سخت #پنهانی #مجتمع_طلائیه #تبریز #پاییز #مهر
#flowers
#flower
دیدگاه ها (۰)

...در انتظار گام‌ هایتچشمانم را در امتداد کوچهوجب به وجب کاش...

...سرمست شد نگارم، بنگر به نرگسانشمستانه شد حدیثش، پیچیده شد...

...چه کسی گفته زردی رُخ، نشانه ترس است؟باغچه ی من،وقتی به او...

...مهر مهربان، همچنان هوای درختان را داره!می‌تواند بلرزاند و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط